مقاله پژوهشی
مهدی سلطانی؛ هادی ندیمی
دوره 28، شماره 3 ، مهر 1397، صفحه 5-26
چکیده
برای فهم بهتر معماری گذشته باید ذهنیت رایج معمارانة زمان مورد مطالعه را بیشتر شناخت. علاوه بر خود آثار، یکی از راههای شناخت این ذهنیت متون مکتوب مرتبط با معماری است. با این حال در میان متون تاریخی جهان اسلام در کمتر متنی به طور صریح و مستقیم به معماری پرداخته شده است. تذکرة البیان و تذکرة الابنیه دو متن از این دست هستند که از دوران ...
بیشتر
برای فهم بهتر معماری گذشته باید ذهنیت رایج معمارانة زمان مورد مطالعه را بیشتر شناخت. علاوه بر خود آثار، یکی از راههای شناخت این ذهنیت متون مکتوب مرتبط با معماری است. با این حال در میان متون تاریخی جهان اسلام در کمتر متنی به طور صریح و مستقیم به معماری پرداخته شده است. تذکرة البیان و تذکرة الابنیه دو متن از این دست هستند که از دوران عثمانی به دستمان رسیده است و حاوی خاطرات زندگینامهای و حرفهای سنان، معمار بزرگ جهان اسلام، است. در این میان میتوان پرسید که چگونه و به چه اندازه میشود، از میان سطور این متون و دیگر متون مرتبط آن دوران، ابعاد و وجوه مختلف ذهنیت معمار سنان را فهمید؟ قالب و چارچوب ذهنیت معماری همانند او از چه عناصر، مفاهیم، و افرادی تشکیل شده بود و هرکدام از آنها چه شأن و جایگاهی داشتهاند؟ در مقالة پیش رو تلاش میشود که با رجوع به این دو متن و بهرهمندی از دیگر متون مهم مرتبط آن دوران چون رسالة معماریه و تحفة المعمارین راهی به سوی فهم ذهنیت معمار سنان گشوده و گوشههایی از آن برای محقق امروزی معماری اسلامی شناسانده شود.متون تذکرهها برای معمار سنان در حکم مناقبنامهای بوده است که به خواست خود وی و توسط شخص معتمد او نوشته شده است تا نام نیکی از او به جای گذاشته و ابعاد زندگی و حرفهای او را به آیندگان و شاگردان و مریدانش شناسانده شود. به طور کلی در ذهنیت معمار سنان دو دسته از افراد، که میتوان آنها را دسته پیرهای پیشه و حامیان معنوی و دسته حامیان و بانیان آثار نامید، جایگاه و شأن خاصی داشتهاند. ابعاد دیگری از ذهنیت معمارباشی و در این مورد سنان در نظام عثمانی بر اساس مفاهیمی چون هدیه و کعبه و عمل بر اساس قدیم و... شکل میگرفت. ذهنیت سنان ابعاد معنوی بارزی داشت. آرمان و مهمترین هدف او از پیشهاش کسب دعای خیر و رستگاری دنیا و آخرت بود. او به رقابت با گذشته و کسب افتخار برای جهان اسلام امیدوار و علاقهمند بود.
مقاله پژوهشی
مریم غروی الخوانساری
دوره 28، شماره 3 ، مهر 1397، صفحه 27-50
چکیده
عموماً در طول عمر خانوادة هستهای تغییراتی به صورت انبساط و انقباض در بعد خانوار قابل طرح است. هدف از طرح این مقاله مطالعة رویکردهای انعطافپذیری و بهرهگیری از آنها به منظور عرضة راهکارهایی متناسب با تغییرات الگوی خانواده در مسکن معاصر است. پرسش اصلی مقاله این است: آیا طرح مسکن واحد و در عین حال هماهنگ با انبساط و انقباض الگوی ...
بیشتر
عموماً در طول عمر خانوادة هستهای تغییراتی به صورت انبساط و انقباض در بعد خانوار قابل طرح است. هدف از طرح این مقاله مطالعة رویکردهای انعطافپذیری و بهرهگیری از آنها به منظور عرضة راهکارهایی متناسب با تغییرات الگوی خانواده در مسکن معاصر است. پرسش اصلی مقاله این است: آیا طرح مسکن واحد و در عین حال هماهنگ با انبساط و انقباض الگوی خانواده امکانپذیر است و احیاناً، با توجه به چه ویژگیهایی میتوان انعطاف مسکن در این زمینه را افزایش داد؟ رویکرد تحقیق کیفی است و به دلیل کاربست مباحث نظری پایه در کنار تحلیل و مقایسة نمونههای مسکن انعطافپذیر معاصر و سنتی، تلاش میشود که به نتایجی کاربردی منتهی گردد. بر اساس بررسیهای صورتگرفته، مراحل تغییر در خانوادة هستهای مطالعه و نیازهای فضایی برای هر مرحله پیشنهاد میشود. به منظور تحقق انبساط و انقباض واحد مسکونی در بازة فضاهای مورد نیاز، از راهکارهای قابلیت تفکیک و ادغام واحد مسکونی و قابلیت توسعه بهرهگیری میشود. بر اساس تحلیلها، لازمة قابلیت تفکیک و ادغام در واحد مسکونیْ استقلال حوزهها در دسترسی به ورودی، آشپزخانه، و سرویسهای بهداشتی است. پلانهای با این ویژگی معمولاً به شکل پلانهای متوازنی از نظر موقعیت سرویسدهندهها (سرویسهای بهداشتی، آشپزخانه، و ورودی) درمیآیند. همچنین قابلیت تنظیم اتصالات مابین فضاهای چندعملکردی در طراحیداخلی واحدها میتواند پاسخگویی به تغییرات لازم را در این زمینه ممکن کند. بر اساس تحلیلها، لازمة تحقق قابلیت توسعه توجه به ویژگیهای هویتی و مکانی طرح قبل و بعد از توسعه است. به این منظور حوزة پیشبینیشده برای توسعه مناسب است که حداکثر تا حدود یکسوم سطح اشغال بنا و با عمق مناسب باشد. همچنین مناسب است که این حوزه حداقل از دو جبهه با بنای موجود مجاور باشد و به ارتباط مفید و مستقیم با فضاهای داخل بنا توجه شود. در انتها، جمعبندی دستاوردهای تحقیق در قالب دیاگرام تصویری پیشنهاد میگردد.
مقاله پژوهشی
محمد تحصیلدوست؛ علی محمد شیرازی
دوره 28، شماره 3 ، مهر 1397، صفحه 51-68
چکیده
مصرف بیرویة سوختهای فسیلی به خسارات جبرانناپذیری منجر شده است. بحران انرژی در جهان و کاهش مستمر ذخیرههای انرژیهای تجدیدناپذیر، متخصصان را بر آن داشته که به دنبال جانشین مناسب و پاکی برای سوختهای فسیلی باشند. از طرف دیگر، با پیشرفت تکنولوژی و افزایش بهرهوری از انرژیهای تجدیدپذیر، جهان به سمت استفاده از این منابع لایزال ...
بیشتر
مصرف بیرویة سوختهای فسیلی به خسارات جبرانناپذیری منجر شده است. بحران انرژی در جهان و کاهش مستمر ذخیرههای انرژیهای تجدیدناپذیر، متخصصان را بر آن داشته که به دنبال جانشین مناسب و پاکی برای سوختهای فسیلی باشند. از طرف دیگر، با پیشرفت تکنولوژی و افزایش بهرهوری از انرژیهای تجدیدپذیر، جهان به سمت استفاده از این منابع لایزال سوق داده شده است. از میان انرژیهای تجدیدپذیر، انرژی خورشیدی و پنلهای فتوولتاییک، به دلیل دسترسی آسان و قابل استفاده بودن در اکثر نقاط کرة زمین، اهمیّت ویژهای دارد. استفاده از این پنلها در صنعت ساختمانسازی تا آنجا پیش رفته است که آنها را عناصری برای ساخت ساختمانهای پایدار دانستهاند و کاربرد آنها در جهان و در پروژههای مختلف بر روی بامها، نماها، و.... دیده شده است. زاویة قرارگیری پنلها در جبهههای مختلف ساختمان (اعم از بام و نما) و بررسی سایهاندازی آنها بر روی هم در هنگام استفاده، به منزلة ابزاری برای ساخت، از اهمیت ویژه ای برخوردار است.در این مقاله راهکاری پارامتریک در افزونة (پلاگین) گرسهاپر برای محاسبة زاویة انحراف بهینة پنلهای آرایههای خورشیدی در حالتهای عمود (بر روی نماها)، شیبدار (بر روی بامهای شیبدار)، افقی (بر روی زمینها و بامهای تخت) و در جهتگیریهای مختلف ساختمان برنامهنویسی شد و با تعریف شاخصهایی عددی در این راهکار، اهمیت و لزوم استفاده از زاویة مذکور در حالتهای مختلف مشخص گردید و در گام بعدی اعتبارسنجی محاسباتِ آن به اثبات رسیده است. سپس به واسطة آن، و به صورت موردی برای شهر تهران، زاویة انحرافِ بهینة پنلها برای آرایهای مشخص و عمود (بر روی نما) در جهتگیریهای مختلف آن به دست آمد و اهمیت استفاده از این زاویه و همچنین مقدار آن در جهتگیریهای مختلف نما به صورتِ نموداری گزارش داده شد. در این نوشتار اثبات گشت که لزوم استفاده از زاویة انحراف بهینه در جهتگیریهای به سمت شرق و غرب نما بهمراتب بیشتر از جهتگیری به سمت جنوب آن است.
مقاله پژوهشی
مرضیه هومانی راد؛ منصوره طاهباز؛ حسنعلی پورمند
دوره 28، شماره 3 ، مهر 1397، صفحه 69-90
چکیده
با توجه به اهمیت نور روز در ایجاد حالت معنوی در فضاهای عبادی، کنکاش در معماری غنی مساجد تاریخی ایران، از نظر چگونگی بهرهگیری مناسب از نور روز، میتواند به شناخت و معرفی راه حلهای کالبدی معمارانه برای به ظهور رساندن ایدههای نو در برنامهریزی و طراحی روشنایی مساجد معاصر منجر شود. در تحقیق حاضر برای بررسی رابطة بین نورگیرها ...
بیشتر
با توجه به اهمیت نور روز در ایجاد حالت معنوی در فضاهای عبادی، کنکاش در معماری غنی مساجد تاریخی ایران، از نظر چگونگی بهرهگیری مناسب از نور روز، میتواند به شناخت و معرفی راه حلهای کالبدی معمارانه برای به ظهور رساندن ایدههای نو در برنامهریزی و طراحی روشنایی مساجد معاصر منجر شود. در تحقیق حاضر برای بررسی رابطة بین نورگیرها و شرایط نورپردازی در فضای عبادی مسجد، کیفیت نور (چگونگی توزیع، جهت و زاویه، خیرگی و درخشندگی نور)، و کمیت نور (پراکندگی و میزان روشنایی) روز در گنبدخانههای پنج مسجد از معماری عصر صفویه و قاجاریه در اصفهان شامل مساجد امام، شیخ لطفالله، حکیم، سید، رحیمخان با دو مسجد معاصر از شهر تهران شامل قبا و جامع شهرک غرب مقایسه شده است. از منظر کمیت میزان روشنایی و الگوی توزیع نور روز در طول یک سال الگو و از منظر کیفیت نورپردازی ارتباط الگوی توزیع نور با فضای زیرین آن (فضای گنبدخانه مسجد و جهت قبله) بررسی و تحلیل شده است. این پژوهش با روش توصیفیـ تحلیلی و بر اساس اطلاعات میدانی و کتابخانهای انجام شده است. با کمک ابزارهای نورسنجی، دادههای میدانی در سه هنگام از طول روز تهیه و سپس با نرمافزار ریدینس به یک سال تعمیم داده شده است. سپس با استفاده از معیارهای موجود در کتب استاندارد نورپردازی، میزان روشنایی، چگونگی توزیع نور، جهت نور، زاویة نور، و کیفیت بصری حاصل از آن در سطح پلان و دید ناظر تحلیل گردیده است. نتایج نشان میدهد که مراتب استفاده از نور روز در مساجد مورد مطالعه را میتوان به دو مرتبه تقسیم کرد: ابتدا جنبة کمّی نور روز که استفادة فضا از حداقل روشنایی برای انجام مراسم عبادی یا مطالعة کتب دعا را شامل میشود. سپس جنبههای کیفی نور روز که حالت معنوی فضا را ایجاد میکند و شامل ایجاد سایهروشنهای داخلی با تأکید لکههای نوری بر نقاطی خاص از فضا چون محراب یا خطوط قرآنی ترسیمشده بر حاشیة سقف و امثال آن میشود. رابطة موقعیت قرارگیری نورگیرها، ابعاد و تناسبات آنها، ملحقاتی همچون سایهبان و امثال آن با میزان نور از دادههای کمی به دست میآید و رابطة فعالیتهای عبادی با شیوة نورپردازی با نور روز، ایجاد تمرکز، و تأکید بر نقاط خاصی از فضا برای ایجاد حالت معنوی دستاورد تحلیل دادههای کیفی تحقیق حاضر است.
مقاله پژوهشی
حسین طرهانی؛ پروین پرتوی
دوره 28، شماره 3 ، مهر 1397، صفحه 91-112
چکیده
شاید بتوان نطفة آنچه امروز با اصطلاح برنامهریزی شهری شناخته میشود را در زمانی جستجو کرد که رشد شهرها و مسائل و مشکلات شهری به حدی رسیده بود که منافع عمومی به خطر افتاده و توزیع منابع به صورت ناعادلانهای درآمده بود. این اوضاع خود دلیلی برای مداخلة شهرسازان در شهرها شد تا با مداخلة خود در مسائل شهر، وضع نابسامان آن را سامان دهند ...
بیشتر
شاید بتوان نطفة آنچه امروز با اصطلاح برنامهریزی شهری شناخته میشود را در زمانی جستجو کرد که رشد شهرها و مسائل و مشکلات شهری به حدی رسیده بود که منافع عمومی به خطر افتاده و توزیع منابع به صورت ناعادلانهای درآمده بود. این اوضاع خود دلیلی برای مداخلة شهرسازان در شهرها شد تا با مداخلة خود در مسائل شهر، وضع نابسامان آن را سامان دهند و دیالکتیک نیازها و منابع را به تعادلی نسبی برسانند. مسئلة منفعت عمومی ترجیعبندی است که مباحث برنامهریزی را به یکدیگر متصل میکند، از همین رو، زمینهای است که نیازمند بررسی و تعمق بیشتری است.در این پژوهش تلاش شده است که سازوکار تحقق منفعت عمومی تبیین گردد. در این پژوهش از رویکرد کیفی و به منظور جمعآوری دادهها و اطلاعات از شیوههای اسنادی و کتابخانهای استفاده شده است. نمونههای طرح تجدید حیات شهر مدلین واقع در کشور کلمبیا، طرح بازآفرینی محلة ریجنت پارک واقع در شهر تورنتو کانادا، طرح چشمانداز زودس واقع در شهر آمستردام، و برنامة توسعة راهبردی شهر سیدنیــ که به پشتوانة منابع بینالمللی، موفقیت این طرحها اثبات شده استــ بررسی و تحلیل شدهاند. نتیجة این پژوهش، که با ترکیب نظریههای شهرسازی و تحلیل محتوای طرحهای موفق توسعة شهری حاصل شده، دیاگرام سازوکار تحقق منفعت عمومی در نمایی فرایندگونه است. معیارهای اصلی این دیاگرام توزیع عادلانة منابع، توجه به مسائل زیستمحیطی، توجه به همة اقشار جامعه، مسکن، اشتغال، هدفگذاری و منفعتیابی، شبکة قدرت، برقراری ارتباطات و تعاملات اجتماعی، انگیزش کنش اجتماعی، آگاهی، و تعهدات اخلاقی و هنجارها و ارزشها هستند که در شبکهای از روابط مصور شدهاند تا برنامهریزان و فرایند برنامهریزی شهری را در مسیر تحقق منفعت عمومی یاری دهند.
مقاله پژوهشی
محمد مهدی طاهری؛ حامد مظاهریان؛ سعید خاقانی
دوره 28، شماره 3 ، مهر 1397، صفحه 113-126
چکیده
بهرغم دشواریهای ایوانپژوهی، که برآمده از تفاوتهای معنایی واژة ایوان در متون تاریخی و مراد تاریخنگاران معاصر هنر از ایوان، مشخص نبودن خاستگاه کالبد آن، روشن نبودن ریشة واژة آن،کثرت مدلولها، و تنوع کالبدی ایوان است، از اهمیت آن در فرهنگ پیشینیانمان آگاهی موثقی داریم که پژوهش در وجوه مختلف ایوان ابعاد متنوع و پیچیدة آن را ...
بیشتر
بهرغم دشواریهای ایوانپژوهی، که برآمده از تفاوتهای معنایی واژة ایوان در متون تاریخی و مراد تاریخنگاران معاصر هنر از ایوان، مشخص نبودن خاستگاه کالبد آن، روشن نبودن ریشة واژة آن،کثرت مدلولها، و تنوع کالبدی ایوان است، از اهمیت آن در فرهنگ پیشینیانمان آگاهی موثقی داریم که پژوهش در وجوه مختلف ایوان ابعاد متنوع و پیچیدة آن را روشنتر خواهد کرد. پژوهش فعلی ناظر بر گونهشناسی مسجدهای تاریخی ایران بر مبنای ایوان آنها است و در آن ایوانها از چهار وجه ارزیابی شده است: تعداد ایوانها، شکل ایوانها، کارکرد ایوانها، و جایگاه ایوانها. هرکدام از این معیارهای یادشده به دستهبندی ایوانها انجامیدهاند و بهتبع با بررسی وضع حضور یا غیبت آنها در 952 مسجد از مسجدهای تاریخی ایران، گونهشناسی ایوانمحور مسجدهای تاریخی ایران حاصل شده است. همچنین دادههای گونهشناختی بهدستآمده با استفاده از مختصات جغرافیایی هر مسجد، با کمک سامانة اطلاعات جغرافیایی (جیآیاس) بررسی شده است تا ضمن تحلیل مکانمند دادههای گونهشناختی و تاریخی، نقشههای پراکندگی و تراکم و پهنهبندی هرکدام از گونهمسجدها به دست آید. بر مبنای یافتهها، بیش از 60٪ مسجدهای تاریخی ایران بیایوان هستند و مسجدهای تکایوانی 23٪، دوایوانیها 1/8٪، سهایوانیها 6/1٪ و چهارایوانیها 5/4٪ از مسجدهای بررسیشده را تشکیل میدهند. عمدة مسجدهای دوایوانی در خراسان و اکثریت مسجدهای چهارایوانی در اصفهان هستند. همچنین حدوداً 7٪ از مسجدهای ایران ایوانِ ستوندار دارند که این ستوندارها در نواحی جنوب، جنوب شرق، و شمال غرب ایران متمرکزند. بر مبنای محل ایوان در کالبد مسجد، مسجدهای ایواندار ایران در سیزده دسته جای میگیرند که گونهمسجدی که در کالبد خود فقط یک ایوان در ضلع قبله دارد، با 177 نمونه، رتبة اول پرشماری را دارد. همچنین ایوانها گاه در مقام فضای اصلی به کار میروند و گاه فضایی ارتباطی هستند که شبستان مسجد را به صحن مسجد متصل میکنند. 1/15٪ مسجدهای ایران در دستة اول و 6/13٪ آنها در دستة دوم میگنجند. عمومِ ایوانهایی که فضای اصلیاند در خراسان هستند و این ایوانها هم اکثراً در ضلع قِبلی مسجد قرار دارند و ایوانهای اصلیِ جنوب ایران عمدتاً ستوندار هستند.
مقاله پژوهشی
ساناز رهروی پوده؛ نیما ولی بیگ؛ نرگس دهقان؛ محمد مسعود
دوره 28، شماره 3 ، مهر 1397، صفحه 127-148
چکیده
همواره استفاده از اصول کالبدی یکی از عوامل تأثیرگذار در طراحی ابنیة تاریخی با عملکردهای مختلف معرفی شده است. با توجه به سابقة چشمگیر ساخت خانه، شناخت ویژگیهای کالبدی، از جمله عوامل شکلی مؤثر در حفظ و نگهداری این عملکرد، حایز اهمیت خواهد بود. در این پژوهش باور بنیادین آن است که فضاهای اصلی خانهها بر اساس جهتهای جغرافیایی و همچنین ...
بیشتر
همواره استفاده از اصول کالبدی یکی از عوامل تأثیرگذار در طراحی ابنیة تاریخی با عملکردهای مختلف معرفی شده است. با توجه به سابقة چشمگیر ساخت خانه، شناخت ویژگیهای کالبدی، از جمله عوامل شکلی مؤثر در حفظ و نگهداری این عملکرد، حایز اهمیت خواهد بود. در این پژوهش باور بنیادین آن است که فضاهای اصلی خانهها بر اساس جهتهای جغرافیایی و همچنین جهت کشیدگی حیاط، مکانیابی، و طراحی شدهاند. با رجوع به سخنان نظریهپردازان در این مورد، آشکار میشود که آنها از منظرهای متفاوتی، از جمله تاریخنگاری، جنبههای معنوی و فلسفی، سلامتی، و اجتماعی به این مفاهیم نگریستهاند. در این پژوهش برای نخستین بار به گونهشناسی کالبدی تهرنگ فضاهای اصلی خانههای چندطرفساخت در شهر اصفهان پرداخته شده است. ابزارهای مورد استفاده شامل جمعآوری اطلاعات به روش مطالعة اسنادی، کتابخانهای، میدانی، و بهرهگیری از مصاحبههای ساختاریافته با صاحبنظران و استادکاران است. جستار پیش روی به منظور بررسی ویژگیهای کالبدی خانهها در قالب تهرنگ انجام گرفته است و از این رهگذر چگونگی چیدمان فضاهای خانههای گذشته تحلیل میشود. بدین منظور، ابتدا اطلاعات مربوط به نمونههای نخستین از طریق «مشاهده و برداشت میدانی»، «مصاحبه با استادکاران و مرمتگران ابنیه و سکنة قدیمی خانهها»، و «مطالعات کتابخانهای» جمعآوری شده است. سپس با دستهبندی و گونهشناسی شکلی فضاهای طراحیشده در خانههای تاریخی شهر اصفهان به تحلیل ویژگیهای مشترک و متفاوت تکرارشونده در آنها پرداخته شده است. بررسیها حاکی از آن است که جهت قرارگیری محور طولی حیاط بر نحوة چیدمان و سازماندهی فضاها نقش مؤثر داشته و ویژگیهای اقلیمی همچون تابش نور و ابعاد حیاط (طول و عرض) در اولویت دوم مد نظر قرار میگرفته است، به گونهای که کشیدگی حیاط در جهت شمالیـ جنوبی و یا شرقیـ غربی در چیدمان فضاها نقش مؤثری داشته است.