لادن اعتضادی
دوره 26، شماره 1 ، فروردین 1395، ، صفحه 65-86
چکیده
اصطلاح باغشهر در مجامع آکادمیکِ بینالمللی یادآورد نظریۀ شهرسازی ابنزرهاوارد انگلیسی در پاسخ به معضلات شهرهای بعد از انقلاب صنعت در 1903 است. لوییس مامفورد آنرا یک پدیدۀ کاملاً مدرن آغاز قرن بیستم میداند، که غالباً «از سوی کسانی مقبول واقع شد که به درستی نظریۀ هاوارد را درک نکرده بودند». همین مقبولیت موج ساختن شهرکهای ...
بیشتر
اصطلاح باغشهر در مجامع آکادمیکِ بینالمللی یادآورد نظریۀ شهرسازی ابنزرهاوارد انگلیسی در پاسخ به معضلات شهرهای بعد از انقلاب صنعت در 1903 است. لوییس مامفورد آنرا یک پدیدۀ کاملاً مدرن آغاز قرن بیستم میداند، که غالباً «از سوی کسانی مقبول واقع شد که به درستی نظریۀ هاوارد را درک نکرده بودند». همین مقبولیت موج ساختن شهرکهای حومهای سرسبز و یا با کمربند سبز را در اروپا و امریکا برانگیخت، شهرکهای حومهای که همه نشانۀ برداشت ناقص یا سوء برداشت از نظریۀ هاوارد بودند.گویا ازچندین دهه پیش دامنه این سوء برداشتو تقلیل باغشهر هاوارد به شهر یا شهرکهای سبز به جامعۀ حرفهای ایران در حوزۀ شهرسازی کشیده شده و در مطالعات باغ ایرانی هم ظهور کرده است، به طوری که امروزه نام پدیدهای مدرن و غربی، در تناقضی آشکار، بالسویه از سویی برای نوشهرها (شهرکهای حومهای سبز) و از سوی دیگر، برای شهرهای تاریخی ایران، در وضعیت صرفاً سرسبزی یا داشتن باغ های متعدد، بهکار میرود.پژوهش در باغسازی ایرانی و اسلامی، حدود یک سده است پاگرفته و آغازگران آن محققان خارجی بودهاند و درچند دهۀ اخیر پژوهشگران ایرانی بهآن روی آوردهاند. نکتۀ مبهم و شبههبرانگیز در غالب این پژوهشها کاربرد اصطلاح باغشهراست که، به طور ضمنی یا آشکار، پژوهشگران آن را اصطلاحی فارسی و پدیدهای ایرانی دانسته و حتی برخی باغشهر ایرانی را متقدم بر باغشهر هاوارد برشمردهاند. حال پرسش این است که چگونه یک پدیدۀ تاریخی الگوی پدیدهای مدرن میتواند باشد؟ مگر اینکه مغالطهای صورت گرفته باشد.اکنون زمانی مطالعات عمیق و دقیق باغ ایرانی است و به این منظور، فهم چیستی باغشهر و روشن شدن علت این مغالطه، یک الزام پژوهشی است که تا کنون محققان به دقت به آن نپرداختهاند، مطرح است. در مقاله حاضر با جستجویی در ریشۀ تاریخی این اصطلاح در زبان و ادبیات فارسی و مرور منابعی که از باغشهر ایرانی سخن گفتهاند و نیز متونی که پیشینه یا مرجع مطالعات باغ ایرانی بودهاند، به ابهامات و تناقضات در مفهوم و صورتی به نامباغشهرپرداخته میشود و در کنار توضیحاتی کلی در ماهیت باغشهر هاوارد، زمینۀ مقایسۀباغشهر او و آنچه را در ایران باغشهر نامیدهاند فراهم میشود تا بتوان مغالطۀ صورتگرفته در این زمینه را روشن کرد. امید است که این کوشش، موجب برانگیختن وسواس و دقت علمی و روحیۀ تشکیک در دانشجویان و پژوهشگران ایرانی گردد که دست به تحقیقات در حوزۀ تاریخ معماری، شهر، و باغ ایرانی میزنند و نیز نظر اهل حرفه در حوزۀ شهرسازی یا معماری منظر را به این مهم جلب کند.
محمد جواد بینا؛ لادن اعتضادی
دوره 25، شماره 3 ، مهر 1394، ، صفحه 35-64
چکیده
کوشک هشت بهشت یکی از بناهای باغ های دولت خانة صفوی در اصفهان است و در میانة باغ بلبل قرار بوده است. اگرچه امروزه تنها کوشک به جای مانده و باغ بلبل با تغییرات بسیار به بوستانی شهری تبدیل شده، اما می توان با بررسی های میدانیِ کوشک و بررسی اسناد تاریخی مرتبط، از چگونگی ارتباط این بنا با باغ بلبل آگاه شد. موضوع این مقاله استخراج و خوانش ...
بیشتر
کوشک هشت بهشت یکی از بناهای باغ های دولت خانة صفوی در اصفهان است و در میانة باغ بلبل قرار بوده است. اگرچه امروزه تنها کوشک به جای مانده و باغ بلبل با تغییرات بسیار به بوستانی شهری تبدیل شده، اما می توان با بررسی های میدانیِ کوشک و بررسی اسناد تاریخی مرتبط، از چگونگی ارتباط این بنا با باغ بلبل آگاه شد. موضوع این مقاله استخراج و خوانش آداب معماری به کار رفته در این کوشک است که امکان نظارة کیفیِ طبیعتِ باغ را فراهم میآورده است. به این منظور، در ابتدا "نظرگاه" تعریف و شأن آن تبیین شده است. سپس شرحی از کوشک هشت بهشت و باغ بلبل بیان شده و پس از آن، رابطة میان کوشک و باغ، مبتنی بر فعل نظر و در دو وجه دیدن و ندیدن بررسی شده است. آداب استخراجی از این بررسی، حاوی نکاتی قابل توجه در زمینة چگونگی برقراری ارتباط میان معماری و طبیعت است. در نهایت در پژوهش حاضر نشان داده میشود، آداب معماری این بنا چنان است که از آن نظرگاهی فاخر و گشوده به باغ ساخته و آن را شایستة مقام کوشک کرده است تا بتوان نظارة طبیعت را که وجه مهمی از ارتباط انسان ، طبیعت و معماری در باغ ایرانی است، در این بنا در مرتبهای شایان توجه ملاحظه کرد.
رضا ابوئى؛ حمیدرضا جیحانى
دوره 22، شماره 2 ، تیر 1391، ، صفحه 107-117
چکیده
باغ تاریخى جداى از غناى طبیعى، که ممکن است در بطن خود داشته باشد، به دلیل ارزش هاى فضایى کالبدى و تاریخى فرهنگى نیازمند صیانت و حفاظت است. در عین حال این گونة فضاىِ طرح اندازى شده، به دلیل برخى تفاوت ها با گونه هاى دیگر یا دست کم برخى ویژگى هاى ماهوى خود، از جمله حضور گستردة عناصر زنده و رشدکننده و وابستگىِ فراتر از استقرار بر زمین و ...
بیشتر
باغ تاریخى جداى از غناى طبیعى، که ممکن است در بطن خود داشته باشد، به دلیل ارزش هاى فضایى کالبدى و تاریخى فرهنگى نیازمند صیانت و حفاظت است. در عین حال این گونة فضاىِ طرح اندازى شده، به دلیل برخى تفاوت ها با گونه هاى دیگر یا دست کم برخى ویژگى هاى ماهوى خود، از جمله حضور گستردة عناصر زنده و رشدکننده و وابستگىِ فراتر از استقرار بر زمین و خاک که ریشه در ماهیت آن دارد، در کنار هر فعالیت مبتنى بر حفاظت، نیازمند انواع اقداماتى متفاوت و مربوط به خود است. چنان که در سطح جهانى، منشور فلورانس، تحت عنوان متمم منشور ونیز، در زمینة حفاظت از باغ تاریخى و با نگاه به ویژگى هاى ذاتى آن تدوین شده است. در این مقاله با نظر به حوزه هاى اشاره شده، نگارندگان در پى روشن کردن مقدمات مرمت یک باغ تاریخى ایرانى هستند. مقدماتى که پرداختن به آن ها شرط نزدیک شدن به حوزة مرمت این نوع باغ تاریخى محسوب مى شود. هدف در مقالة حاضر دستیابى به نقاط دشوار و بغرنج و شناخت آن ها است و براى این منظور مطالعه و شناخت موضوعاتى چون ارتباط باغ با زمین، رشد و تغییر و تحول گیاهان، و نقش محورى آب مد نظر است.
محمدرضا بمانیان؛ مجتبی انصاری؛ عبدالحمید نقره کار؛ بهزاد وثیق
دوره 21، شماره 2 ، تیر 1390، ، صفحه 5-14
چکیده
در این مقاله، ابتدا با مطالعۀ پیشینۀ متافیزیکی عناصر باغ اسلامی مانند درخت و آب، به این عناصر پرداخته و پس ازآن با مطالعه بر روی عناصر مذکور، از دیدگاه حکمت اسلامی در قرآن و نمونه های باغ اسلامی، سعی شده تا با نزدیک شدن به حکمت مفاهیم بهشت و با جستجو در متن قرآن و توجه ویژه به سورۀ الرحمن، تفاسیر مربوط به این سوره مطالعه شود. بر اساس ...
بیشتر
در این مقاله، ابتدا با مطالعۀ پیشینۀ متافیزیکی عناصر باغ اسلامی مانند درخت و آب، به این عناصر پرداخته و پس ازآن با مطالعه بر روی عناصر مذکور، از دیدگاه حکمت اسلامی در قرآن و نمونه های باغ اسلامی، سعی شده تا با نزدیک شدن به حکمت مفاهیم بهشت و با جستجو در متن قرآن و توجه ویژه به سورۀ الرحمن، تفاسیر مربوط به این سوره مطالعه شود. بر اساس مطالعات انجام شده در این مقاله، میتوان دریافت که باید حکمت عناصر باغ، مانند نور و سایه، درخت و گیاهان، آب، غرفه و قصور، و مانند آن را در نظم بندی محکمی دانست، که براساس هندسۀ قدسی، و علم الهی، انسان را به سعادت رهنمون کند.
مهرداد قیومی بیدهندی
چکیده
متون فارسی از مهمترین منابع تاریخ معماری ایران است. در م یان این متون، تاریخ بیهقی در زمرۀ چند متن نخست ادب فارسی است. از کتاب مفصل ابوالفضل بیهقی دبیر، که در ا صل تاریخ آل سبکتگین نام داشته، امروزه فقط شش مجلد، از نیمۀ جلد پنجم تا نیمۀ جلد دهم، به دست ما رسیده است. این پاره با ماجرای مرگ محمود، جلوس محمد و سپس مسعود آغاز میشود و با ذکر ...
بیشتر
متون فارسی از مهمترین منابع تاریخ معماری ایران است. در م یان این متون، تاریخ بیهقی در زمرۀ چند متن نخست ادب فارسی است. از کتاب مفصل ابوالفضل بیهقی دبیر، که در ا صل تاریخ آل سبکتگین نام داشته، امروزه فقط شش مجلد، از نیمۀ جلد پنجم تا نیمۀ جلد دهم، به دست ما رسیده است. این پاره با ماجرای مرگ محمود، جلوس محمد و سپس مسعود آغاز میشود و با ذکر سفر آخر مسعود به هندوستان در گریز از ترکمانان سلجوقی پایان مییابد. بیهقی نمونۀ مورخ دقیق است و تاریخ خود را صرفاً بر اساس شواهدی که طی سالها حضور در متن حوادث دربار غزنویان گرد آورده پرداخته است. اگرچه در وصف معماری و صفات کالبدی آن دقت و حساسیت ناصر خسرو را ندارد، اطلاعات دربارۀ معماری و شهر در کتاب او کم نیست. نثر او نیز گواهی است بر توانایی نثر فارسی در بیان فضای معماری.«باغ » از مکانها یی است که بیهقی به کرّات بدان پرداخته است. زندگی مسعود غزنوی بیش از آنکه در کاخ سپری شود، در خیمه و خرگاه و در باغ میگذشته است. او به تناسب ذکر احوال مسعود و امیران غزنوی و کارگزاران دستگاه آنان به باغهای گوناگون در منطقۀ خراسان پرداخته است: با غهای غزنین، بلخ، هرات، نیشابور، غور، دشت لگان، و برخی اوصاف معماری آنها.