با به قدرت رسیدن دولت صفوی حیات عقلی شیعی به اوج خود رسید. مکتب الهی اصفهان که جمع بندی استادانه ای از حکمت مشاعی و حکمت عشق سرخ سهروردی بود.در چنین شرایطی امکان بروز و ظهور یافت و متفکرین و اندیشمندان بیشماری را در عرصه های مختلف فقه، تفسیر، ... و به ویژه حکمت و فلسفه عرضه داشت.سیر مشابهی در معماری و شهرسازی این دوران اتفاق افتاد و با جمع بندی سبکهای پیشین مکتبی در عرصه معماری و شهرسازی به وجود امد که مبتنی بر تفکر مکتب الهی اصفهان و در جستجوی پیاده کردن تعالیم آن در عرصه بنا و شهر بود. در حالیکه عالم مثال یکی از ارکان تفکر مکتب الهی اصفهان را تشکیل می داد، مکتب اصفهان در معماری و شهرسازی در صدد تحقق صورت مثالی و سرزمین خیال بر زمین بود. همان هدفی که هنرهای دیگر مانند نقاشی نیز دنبال می کردند. چنین تلاشی را در سطوح مختلف معماری و شهرسازی می توان مشاهده کرد. از خانه و کاخ گرفته تا مدرسه و حمام و باغ و در این میان مسجد به عنوان اصلی ترین عنصر شهری و کانون تبلور برترین و متعالی ترین استعدادها و ذوق ها، عالیترین نمونه های عینیت بخشیدن به این تفکر را بیان میکند بیانی در قالب زبان خاص آن که پیامش پیام مکتب است. در این نوشتار با استفاده از روش تحلیل ساختاری کالبدی در سطح معماری شهری تلاش شده استتا واژگا ن و قواعد حاکم بر زبان طراحی شهری مسجد در مکتب شهرسازی اصفهان ارایه شود. در این روش جنبه های مختلف معماری شهری مسجد شامل شکل کالبدی، ابعاد، مقیاس، موقعیت قرارگیری و روش ساخت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند و حاصل این بررسی به صورت وتژگان و قواعد سازنده زبان طراحی شهری ارایه گشته است.