دکتری طراحی شهری از دانشکدة معماری و شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی
چکیده
فضاهاى همگانى شهر نیز همچون دیگر مکان هاى زندگى شهروندان در شکل گیرى شناخت فرد نسبت به « من » خود و ، نسبتى که میان خود و دنیاى پیرامونش مى سازد مهم مى شود. مفهوم « هویتِ مکانى» معرف جنبه هایى از هویت فرد است که با تجربة مکان ها شکل مى گیرد. در این پژوهش با رویکرد پدیدارشناسى،« فهم » نقش فضاى همگانى در هویت مکانىِ شهروند، و عمق بخشیدن به یافته هاى دانش طراحى شهرى دربارة رابطة میان مکان و هویت فرد پى گیرى مى شود. پژوهش حاضر با اتکا بر روش پدیدارشناسى استعلایى پژوهش و « تفسیر » توصیف هایى که اشخاص از تجربة شخصى شان بیان مى کنند، آن دسته از زنان جوان (23-35 ساله) ساکن تهران را مورد هدف قرار داده است که فضاهایى همگانى مانند میدان ونک و چهارراه ولى عصر را از مرجع هاى مکانىِ خود مى دانند. داده هاى پژوهش با تکیه بر تکنیک مصاحبة عمیق با هشت نفر از گروه مورد پژوهش به دست آمده و تحلیل داده ها در راستاى کشف»مضمون »هایى انجام شده است که پدیدة هویتِ مکانى را در ارتباط با این دو مکان و گروه مورد هدف توصیف مى کنند. با پنج مضمون به دست آمده در این پژوهش، پنج بُعد مختلف رابطة میان فضاى همگانى و هویتِ مکانىِ افراد توصیف مى شوند؛ ابعاد فردى، اجتماعى، زمینه اى، گفتمانى، و اگزوتیک.