نگاهى به معمارى بومى سقانفارها

نوع مقاله : مقاله کوتاه

نویسندگان

1 دانشیار دانشکدة معمارى و شهرسازى دانشگاه علم و صنعت تهران

2 کارشناس ارشد مرمت و احیاى بناها و باف تهاى تاریخى، دانشگاه هنر اصفهان

چکیده

هدف از نگارش این مقاله تعریف نوعى خاص از معمارى است که تاکنون به صورت ژرف به جامعة معمارى معرفى نگردیده است. سقانفارها بناهاى کاملاً چوبى و یا نیمه چوبى هستند که به صورت دو طبقه ساخته می شوند. اینگونه معمارى در طبقه اول از چهار طرف کاملاً باز و در طبقة همکف با توجه به نوع سقانفار و محل استقرار آن باز یا بسته است.ازسقانفارها در ماه محرم و صفر جهت عزادارى سالار شهیدان امام حسین(ع) و 72 تن از یاران باوفایش استفاده میشود. اینگونه معمارى با نگاهى مذهبى به واقعة کربلا و در خصوص شخص حضرت ابوالفضل(ع) ساخته خوانده میشود که حتى به نام «ابوالفضلى » خوانده می شود. سقانفارها پیوند مستقیمى با تکایا دارند. غالباً سقانفارها روبه روى تکایا ساخته مى شدند. در نگرش آیینى به مذهب در منطقة مازندران سقانفار نماد حضرت ابوالفضل(ع) و تکیه نماد حضرت امام حسین(ع) است. به همین دلیل تکایا محل نشستن پیران و سقانفارها محل نشستن جوانان است. نتایج حاصل از مطالعات, بررسى ها، و پژوه شها در خصوص سقانفارها نشان مى دهد که، سقانفارها گونه اى از معمارى بومى خاصة منطقه مازندران هستند و ریشه در تاریخ معمارى بومى منطقه دارند. ساختار معمارى سقانفارها از ساختار معمارى نفارها نشأت گرفته است که جزء اصیلترین نمونه هاى معمارى بومى منطقة مازندران هستند. اینگونه معمارى (سقانفارها) با تأثیرپذیرى از تحولات سیاسى وابسته به تحولات آیینى مذهب تشیع، در دورة اسلامى ایجاد شده اند. در واقع سقانفارها محصول پیوند معمارى بومى منطقة مازندران(نفار)، با نگرش آیینى دین اسلام به مذهب(تشیع)، است. ساختار معمارى، مبتنى بر مصالح، پیوند مستقیمى با معمارى بومى دارد. از آنجا که گونة معمارى سقانفارها ساختارى کاملاً چوبى دارند،می توانند نماینده و الگوى بسیار خوبى براى تشریح گونة معمارى چوبى در کل منطقه ایران باشند. روش تحقیق در این مقاله به صورت مطالعه هاى میدانى و کتابخانه اى بوده است. همچنین سعى شده است تا با بررسى، مطالعه، و پژوهش ساختار معمارى و ارتباط سقانفار با مذهب تشیع و فرهنگ عامه ای نگونه معمارى معرفى شود.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

The Architecture of Saqqa-nefar Structures

نویسندگان [English]

  • Gholamhossein Memarian 1
  • Ahamd Pirzad 2
1 Associate Professor, Faculty of Architecture and Urban Planning, Iran University of Science and Technology
2 Restoration and Conservation, Art University of Isfahan
چکیده [English]



The Architecture of Saqqa-nefar Structures
Restoration and Conservation, Art University of Isfahan
Saqqa-nefar is a two-storey timber or partially-timber structure used during Ashura event, which is celebrated each year on the anniversary of martyrdom of Imam Hussein and his supporters. The main ceremony is held in another building called Takiyeh. A Saqqa-nefar is usually erected in front of the Takiyeh in commemoration of Abolfazl, Imam Hussein’s heroic brother. Younger generation thus sits in the Saqqa-nefar while the elderly prefer the Takiyeh. The first floor of Saqqa-nefar is open on four sides, while the ground floor may be partially closed depending on its location. These structures demonstrate a synthesis of vernacular architecture of Northern Iran with that of Shiite religious rituals.

  1. آ یت الله زاده شیرازى، باقر . «حفاظت بناهاى تاریخى». آرشیو اداره کل میراث فرهنگى، صنایع دستى و گردشگرى مازندران. در هفت شهر، ش 11، (تابستان 1382 )، ص 8-12.
  2. پیرزاد، احمد. طرح حفاظت و ساماندهى مجموعة سقانفارهاى شیادة بابل، پایان نامة کارشناسى ارشد، دانشگاه هنر اصفهان، 1387.
  3. --------.« نگرشهاى آیینى و مذهبى در سقانفارهاى مازندران». در مجلة کتاب ماه هنر، ش 137 ، (بهمن 1388) ص 86-94.
  4. چلکووسکى، پیتر. تعزیه: آیین و نمایش در ایران، ترجمة داود حاتمى، تهران: سمت، 1384.
  5. رحی مزاده، معصومه. سقاتالارهاى مازندران، اداره کل میراث فرهنگى استان مازندران، 1382.
  6. شوپنهاور، آرتور. هنر و زیبایی شناسى، ترجمة فؤاد روحانى، تهران: انتشارات زریاب، 1375.
  7. کولاییان، دروی شعلى. « گویش مازندرانى، تاریخى مستند ». در بارفروش ش 64 ، (اسفند 1385).
  8. مجد، مصطفى. مرعشیان در تاریخ ایران، تهران: رسانش، 1380.
  9. نصرى اشرفى، جهانگیر. فرهنگ واژگان طبرى، ج 3، تهران: احیاى کتاب، 1381.
  10. یوس فنیا، پاشا. «سقانفار و اهمیت آب، شیرسر و کوماچه سر ». کتاب ماه هنر. ش 93 و 94 ، (خرداد و تیر 1385)، ص 58-70.