جهت تدوین زندگینامه استادکاران معماری سنتی ایران که متاسفانه اکثر نیز در گمنامی بسر می برند مراجعه به محضر استاد محمد شعرباف را از مدت ها قبل در دستور کار قرار داده بودم.منتهی بیماری و به دنبال آن بستری شدن ایشان در بیمارستان این توفیق را از نگارنده سلب نمود و در کمال حسرت این دردانه هنر مقرنس در اثر بیماری به سرای باقی شتافتند. با عنایت به این که یکی از فرزندان خلف ایشان به نام استاد اصغر شعرباف میراث حرفه ای پدر و اجداد خود را به حق پاس نهاده و از ده سالگی اصول و رموز معماری سنتی را در محضر پدر به علم حضوری و حصولی تواما دریافته است. لذا ذر تاریخ سه شنبه بیست و چهارم مرداد ماه 1374 مصادف با میلاد حضرت رسول (ص) به محضر ایشان رفتم و مقاله حاضر حاصل مصاحبه با فرزند بزرگوار این استاد است.