شهرام پوردیهیمى
دوره 22، شماره 2 ، تیر 1391، ، صفحه 5-20
چکیده
در یک نشریه، در نگارش مقالات اهداف متفاوتى دنبال مى شود، در نشریات علمى پژوهشى انتخاب مقالات بر اساس محتواى علمى پژوهشى آن ها، یعنى اصالت مباحث، عرضة یافته هاى جدید، و ابداعات صورت مى گیرد. در مقالات با هدف بررسى متغیرهاى مسئلة تحقیق، دیدگاه هایى در چهارچوب نظرى و روش هایى به منظور تحلیل یافته ها بیان مى شود، بنا بر این ساختارى نظام ...
بیشتر
در یک نشریه، در نگارش مقالات اهداف متفاوتى دنبال مى شود، در نشریات علمى پژوهشى انتخاب مقالات بر اساس محتواى علمى پژوهشى آن ها، یعنى اصالت مباحث، عرضة یافته هاى جدید، و ابداعات صورت مى گیرد. در مقالات با هدف بررسى متغیرهاى مسئلة تحقیق، دیدگاه هایى در چهارچوب نظرى و روش هایى به منظور تحلیل یافته ها بیان مى شود، بنا بر این ساختارى نظام مند، به صورت روشن، قابلیت عرضة اطلاعات سودمند تحقیق را دارد، اطلاعاتى که در تعیین اعتبار مقالات علمى پژوهشى قضاوت مى شود. در این مقاله تلاش گردیده که، مقالات و گزارشات علمى پژوهشى؛ بر اساس نوع مسئله هاى تحقیق، دیدگاه ها، و روش هاى تبیین یافته هاى مورد بحث؛ توضیح داده و جنبه هایى به منظور تشخیص مقالات علمى پژوهشى از مقالات غیرپژوهشى مطرح شود. همچنین جامعة بین المللى تحقیقاتى، به منظور استاندارد کردن، به ساختارى نظام مند نظر دارد، که در انتها به آن پرداخته مى شود.
کامبیز حاجى قاسمى
دوره 22، شماره 3 ، مهر 1391، ، صفحه 5-18
چکیده
به معمارى اسلامى ایران، علیرغم اهمیت فراوانش براى ما و نیزاعتبارى که در میان معمار ى سایر فرهن گهاى جهان دارد، کمتر ازنظر بنیادهاى طراحى و شخصیت فضاسازى توجه و دقت شده است.اما آنچه کیفیات فضایى هر معمارى را، که مخاطب در فضاهاى آن احساس و دریافت مى کند، شکل مى دهد، همین بنیادها و شخصیت است و باید گفت که، بدون گفتگو از آن ها، نمیتوان هیچ ...
بیشتر
به معمارى اسلامى ایران، علیرغم اهمیت فراوانش براى ما و نیزاعتبارى که در میان معمار ى سایر فرهن گهاى جهان دارد، کمتر ازنظر بنیادهاى طراحى و شخصیت فضاسازى توجه و دقت شده است.اما آنچه کیفیات فضایى هر معمارى را، که مخاطب در فضاهاى آن احساس و دریافت مى کند، شکل مى دهد، همین بنیادها و شخصیت است و باید گفت که، بدون گفتگو از آن ها، نمیتوان هیچ معمارى را کَما هُوَ حَقه شناخت و ادراک کرد. با این اوصاف آنچه در معمارى گذشته ما همچنان روح ما را م ىنوازد و برایمان آرامش به ارمغان مىآورد هنوز ناشناخته باقى مانده است. در این مقاله کوشش مى شود، با تکیه بر دیدگاهى معمارانه، این بنیادهاى خیالى طراح را، که به صورتى عام و چشمگیر در فضاهاى این معمارى قابل رؤیت و دریافت است، در قالب موضو عهاى مختلف و در مراتب گوناگون طرح تبیین نمود تا دریچه اى به ادراک بهتر این معمارى گشوده شود.
سید ه زینب عمادیان رضوى؛ محمدمهدى فخرالدین تفتى
دوره 22، شماره 4 ، دی 1391، ، صفحه 5-14
چکیده
مقالة حاضر در سه بخش تنظیم شده است. در بخش اول، به منظورشناخت اندیش ههاى اخوان الصفا (گروهى از متفکران قرن چهارم هجرى که دیدگاه آنان در خصوص طبیعت بر جها نشناسى متفکران اسلامى قرون بعدى تأثیرگذار بوده است)، اطلاعاتى کلى پیرامون هویت، مذهب، ویژگیهای رسائل، و اهداف آنها بیان میگردد. دربخش دوم، در خصوص اندیشه هاى اخوان الصفا دربارة طبیعت ...
بیشتر
مقالة حاضر در سه بخش تنظیم شده است. در بخش اول، به منظورشناخت اندیش ههاى اخوان الصفا (گروهى از متفکران قرن چهارم هجرى که دیدگاه آنان در خصوص طبیعت بر جها نشناسى متفکران اسلامى قرون بعدى تأثیرگذار بوده است)، اطلاعاتى کلى پیرامون هویت، مذهب، ویژگیهای رسائل، و اهداف آنها بیان میگردد. دربخش دوم، در خصوص اندیشه هاى اخوان الصفا دربارة طبیعت ، شامل نظریة وحدت وجود، تلقى جهان مشهود به عنوان تمثیلى از عالم غیب، نقش اعداد در شکل گیرى جهان، سلسله مراتب وجود، تصرف دائمى خداوند در عالم مخلوقات، نقش طبیعت در عالم تحت القمر به عنوان یکى از قواى نفس کلى، و تشابه عالم صغیر و کبیر، سخن گفته میشود و در نهایت در قسمت سوم، با برشمردن ویژگى هایى از معمارى اسلامى ایران از جمله وحدت اجزا، سلسله مراتب، استفاده از اشکال هندسى کامل و داراى معنى رمزى و تمثیلى، و همچنین کاربرد اعداد خاص در تزیینات و تقسیمات فضا، ردپاى طبیعت شناسى اخوان در این معمارى دنبال شده و نسبت بین آنها آشکار میشود..
محمد روشن؛ مصطفی خرمی
دوره 23، شماره 1 ، فروردین 1392، ، صفحه 5-16
چکیده
معماری هنر است و به تعبیری دقت ذوق و اندیشه است و آن کس که بدین معیار اثری خلق کند حق استفاده انحصاری از آن را دارد.قانون گذار در بند 7 ماده 2 قانون حمایت از حقوق مولفان، مصنفان و هنرمندان1348، یکی از آثار در معرض حمایت را اثر معماری، از قبیل طرح و نقشه ساختمان اعلام کرده است.در این قانون به معمار «پدیدآورنده» و به آنچه که از راه دانش ...
بیشتر
معماری هنر است و به تعبیری دقت ذوق و اندیشه است و آن کس که بدین معیار اثری خلق کند حق استفاده انحصاری از آن را دارد.قانون گذار در بند 7 ماده 2 قانون حمایت از حقوق مولفان، مصنفان و هنرمندان1348، یکی از آثار در معرض حمایت را اثر معماری، از قبیل طرح و نقشه ساختمان اعلام کرده است.در این قانون به معمار «پدیدآورنده» و به آنچه که از راه دانش یا هنر و نیز ابتکار معمار پدید می آید، بدون در نظر گرفتن طریقه یا روشی که در بیان و ظهور یا ایجاد آن به کار رفته«اثر» اطلاق می شود. در این مقاله، حقوق و امتیازات مالکیت فکری معمار و شرایط و ضوابط حمایت از آثار فکری معمار، از منظر این قانون، بررسی و تبیین میشود.
حسن بلخاری
دوره 23، شماره 2 ، تیر 1392، ، صفحه 5-18
چکیده
تمدن ایرانی – اسلامی که یکی از مهم ترین عوامل بالندگی و به بار نشستن اندیشه اسلامی است، در این میان نگاه به ریاضیات و هندسه از یک سو، وام دار ایران پیش از اسلام است، و از دیگر سو، حاصل نگرش فلسفی یونانیان و مهم تر نظرگاه خاص قرآن و روایات نسبت به این علوم است. قدر که در لغت به معنی اندازه و در روایات معادل هندسه است بنیادی ترین مفهوم ...
بیشتر
تمدن ایرانی – اسلامی که یکی از مهم ترین عوامل بالندگی و به بار نشستن اندیشه اسلامی است، در این میان نگاه به ریاضیات و هندسه از یک سو، وام دار ایران پیش از اسلام است، و از دیگر سو، حاصل نگرش فلسفی یونانیان و مهم تر نظرگاه خاص قرآن و روایات نسبت به این علوم است. قدر که در لغت به معنی اندازه و در روایات معادل هندسه است بنیادی ترین مفهوم کاربردی ریاضیات و هندسه در قرآن است. در متن آموزه هایی میبینیم که از جمله صفات مومنان ساخت و معماری مساجد است و در روش پیامبر اسلام، اولین معمار مسجد دینه، محاسبات عددی و هندسی نه تنها در خدمت خلق عمارتهای دینی قرار میگیرد، بلکه بنا به این هم نشینی، مکانت معنوی و نظری نیز می یابد و دقیقا به همین دلیل است که در لسان حکیمان و اندیشمندان بزرگ مسلمان مهم ترین ابزار تمثیل معانی مجرد است. به تعبیری ریاضیات و هندسه علاوه بر کاربرد مستقیم معماری و هنری یکی از مهم ترین وجوه تمثیلی ظهور حق در عالم نیز هستند. یکی از مصادیق این معنا شرح سید حیدر آملی در کتاب جامع الاسرار و منبع الانوار است. وی در این کتاب برای تبیین کیفیت ظهور حق در مظاهر وجودی، به لطیف ترین تمثیل عددی و هندسی، به ویژه با استفاده از تجلی هندسی نور در آینه ها توجه دارد. در این مقاله سعی بر این است که مستند به آرای سید حیدر آملی نسبت وسیع و وثیق حکمت، هندسه و معماری در تمدن اسلامی بررسی و مطالعه شود.
محمدعلى اشرف گنجوئى؛ محمد سلطان زاده
دوره 24، شماره 4 ، دی 1393، ، صفحه 5-22
چکیده
از نگاه پدیدارشناسى درک حقیقت بر اساس جدا نبودن عین و ذهن است و هر نوع بررسى، پژوهش، و یا نقد باید با اتکا به ذهن باشد. بر این اساس در معمارى، نگرش هاى پدیدارشناختى با توجه به تجربة افراد در فضا تعریف مى شوند. هدف در این نوشتار بیان روش هاى عملى براى نقدى پدیدارشناسانه است و شامل روش هایى به منظور درک، مشاهده، و بیان آن چیزى است که تجربه ...
بیشتر
از نگاه پدیدارشناسى درک حقیقت بر اساس جدا نبودن عین و ذهن است و هر نوع بررسى، پژوهش، و یا نقد باید با اتکا به ذهن باشد. بر این اساس در معمارى، نگرش هاى پدیدارشناختى با توجه به تجربة افراد در فضا تعریف مى شوند. هدف در این نوشتار بیان روش هاى عملى براى نقدى پدیدارشناسانه است و شامل روش هایى به منظور درک، مشاهده، و بیان آن چیزى است که تجربه مى شود.ارتباط این روش ها با ذهن این امکان را ایجاد مى کند.اصول و « توانایى هاى خود » که اولاً شخص بر اساس الگوهاى موجود در بنا را مشاهده و ثانیاً با درک بى واسطه و مستقیم آن اصول، راحت تر بتواند در طراحى هاى جدید از آن ایده ها استفاده کند. در این نوشتار، دو گروه از دانشجویان، با توجه به اهمیت شناخت و به کارگیرى ارزش هاى بناهاى تاریخى، در خلال درس مقدمات طراحى معمارى دورة کارشناسى معمارى، هرکدام یک بناى تاریخى را نقد مى کنند.آن ها بر اساس تدابیر عملى، طى چند جلسه بنا را مشاهده و سپس تحلیل مى کنند. در انتها تدابیر حاصل از این دو تجربه در قالب چهارگروه مشخص شامل: تدابیر کل، تدابیر جزء، تدابیر خاص بنا، و تدابیر مربوط به روش بیان تدوین و سپس تأثیر آن ها در نقد معمارى با توجه به الگوهاى پدیدارشناختى ارزیابى مى شوند.
مسعود وحدت طلب
دوره 24، شماره 1 ، فروردین 1393، ، صفحه 5-18
چکیده
زیبایى و چگونگى ادراک آن؛ در این مقاله با رویکرد روانى زیستى به بررسى تأثیر ویژگى هاى کالبدى انسان، در شکل گیرى معیارهاى ذهنى داورى زیبایى پرداخته مى شود. بخش نخست، به ذکر خلاصة آراى فلاسفه و روان شناسان در مورد ماهیت دو بنیان اساسى ادراک یعنى غریزه و تجربه اختصاص دارد. در این بخش ضمن هم نوایى با نظر فیلسوفان و روان شناسانى که بنیان ...
بیشتر
زیبایى و چگونگى ادراک آن؛ در این مقاله با رویکرد روانى زیستى به بررسى تأثیر ویژگى هاى کالبدى انسان، در شکل گیرى معیارهاى ذهنى داورى زیبایى پرداخته مى شود. بخش نخست، به ذکر خلاصة آراى فلاسفه و روان شناسان در مورد ماهیت دو بنیان اساسى ادراک یعنى غریزه و تجربه اختصاص دارد. در این بخش ضمن هم نوایى با نظر فیلسوفان و روان شناسانى که بنیان هاى داورى هاى زیبایى شناسى انسان را توأمان به هر دو امر تجربه و غریزه نسبت مى دهند، به بررسى تأثیر ویژگى هاى اندام هاى انسانى بر شکل گیرى غرایز انسانى خصوصاً غریزة خویشتن خواه انسان، پرداخته شده است. در بخش دوم، این فرضیه مطرح مى شود که غریزة خویشتن خواه انسان موجب بروز خصیصه اى ذهنى در او مى شود که ضمن القاى شخصیت و هویت انسانى به اشیا و موجودات پیرامون، از کشف ویژگى هاى اندام واره اى در طبیعت و مصنوعات اطراف خود، خشنود و محظوظ مى شود. در ادامه با بیان تناظر تطبیقى ویژگى انسان وارگى در متون ادبى و حوزه هاى هنرى و معمارى، به اثبات فرضیه و توضیح ریشه هاى روانى- زیستى « زیبایى خویشتن خواه » پرداخته مى شود. این تلاش ها فرصت معرفى مختصات نقطة قابل اتکا و غیرنسبى در قضاوت هاى زیبایى شناسانه، یعنى ذهن تطبیق یافته و خوگرفته با کالبد انسانى را فراهم مى آورد که به باور این مقاله، سرچشمة قضاوت ها و داورى هاى زیبایى شناسانة انسان است. در پایان، مقاله به این جمع بندى مى رسد که جذابیت هاى معمارانه برخاسته از این ویژگى ها به سبب ریشة زیستى مشترک انسان، زمان تماشاى طولانى و مقبولیت ذهنى انسانى بیشترى دارند.
جعفر طاهری؛ هادی ندیمی
دوره 24، شماره 2 ، تیر 1393، ، صفحه 5-24
چکیده
مقالۀ حاضر بر آن است پرده از بُعدی پنهان در معماری اسلامی ایران بردارد، که به نظر میرسد اصحاب معماری در آفرینش آثار خود در سر داشتهاند. تاکنون بررسی نقش علوم ریاضی در معماری ایرانی بیشتر معطوف به کاربرد هندسه بوده است؛ و نقش اعداد اگر نادیده گرفته نشده، غالباً ناچیز انگاشته شده است. رویکردهای دیگر پژوهشی نیز مبتنی بر تجزیهتحلیل ...
بیشتر
مقالۀ حاضر بر آن است پرده از بُعدی پنهان در معماری اسلامی ایران بردارد، که به نظر میرسد اصحاب معماری در آفرینش آثار خود در سر داشتهاند. تاکنون بررسی نقش علوم ریاضی در معماری ایرانی بیشتر معطوف به کاربرد هندسه بوده است؛ و نقش اعداد اگر نادیده گرفته نشده، غالباً ناچیز انگاشته شده است. رویکردهای دیگر پژوهشی نیز مبتنی بر تجزیهتحلیل این آثار از منظر یافتههای نوین ریاضیات است، که مؤلفان این آثار به گواهی مدارک تاریخی، دربارۀ آنها علم نداشتهاند. این رویکردها نیز به دلیل فقدان آگاهی از آداب قدما در علوم ریاضی، تنها دستآوردهای ارزشمندی از ظاهر این آثار داشتهاند. در مقابل برخی متون تاریخی به رویکردی تمثیلی به ریاضیات در نسبت اعداد با حروف و اسماء الهی اشاره دارند، که تاکنون مورد اهتمام جدی پژوهشگران معاصر نبوده است. ازاینرو مقالۀ حاضر با مطالعۀ تطبیقی اعداد و حروف از طریق حساب جُمَل، در پی کلیدهایی برای خوانش دوباره نقش علوم ریاضی در معماری است. در این نوشتار ابعاد تمثیلی اعداد در شکلگیری معماری ایرانی، با ابتنای بر تحلیل و تأویل فراتاریخی متون حِکمی مورد واکاوی قرار میگیرد. بدینترتیب پس از بازخوانی متون کهن و تبیین این رویکرد نزد قدما، ابعاد پیوند اعداد و حروف در اسامی عناصر معماری تا لایههای پنهان اسماء در نظام پیمون مورد تبیین و واکاوی قرار خواهد گرفت. این بررسی نشان خواهد داد که اصحاب معماری با اخذ طریقت اهل فتوّت در رویکرد رمزی به ریاضیات، در پی پردهبرداری از رمزهای عددی مرتبط با کالبد انسان، حروف و اسماء الهی در صُور هندسی برآمدند. از این طریق زمینه پیوند اعداد، بهعنوان زبان میانجی حروف و اسماء با مفاهیم و اسماء مکنون در معماری فراهم میگردد؛ و معماری را همچون متنی قابل خوانش و زمزمهای از ذکر مُدام مینماید.
سعید اصغرزاده
دوره 24، شماره 3 ، مهر 1393، ، صفحه 5-16
چکیده
پایة معرفتى و مبانى نظرى هر حرفه اى نیاز به یک ساختار اولیة قوى و روشن دارد. با اینکه آنچه نظریة معمارى خوانده مى شود، بر طراحى هاى معماران و بر شکل و کیفیت محیط مصنوع تأثیر گذاشته است، اما اینکه اساساً تعریف نظریه در معمارى چیست و شکل و ساختار آن چگونه باید باشد، کمتر مورد بررسى قرار گرفته و بر سر این موضوع در میان صاحب نظران و پژوهشگران ...
بیشتر
پایة معرفتى و مبانى نظرى هر حرفه اى نیاز به یک ساختار اولیة قوى و روشن دارد. با اینکه آنچه نظریة معمارى خوانده مى شود، بر طراحى هاى معماران و بر شکل و کیفیت محیط مصنوع تأثیر گذاشته است، اما اینکه اساساً تعریف نظریه در معمارى چیست و شکل و ساختار آن چگونه باید باشد، کمتر مورد بررسى قرار گرفته و بر سر این موضوع در میان صاحب نظران و پژوهشگران معمارى اختلاف نظرهایى هست. شناخت شکل نظریة معمارى علاوه بر آنکه موجب توسعة دانش نظرى معمارى مى شود، در کاهش اختلاف نظرها و ایجاد توافق کلى و نیز در کمک به ارزیابى علمى نظریه ها و آثار معمارى حاصل از آن ها نقش بسزایى دارد. این پژوهش ابتدا با نگاهى تاریخى به نقش و جایگاه نظریة معمارى در دوره هاى قبل از مدرن، مدرن، و پس از مدرن پرداخته و سپس با تحلیل این روند تاریخى و کسب آگاهى از چیستى نظریة معمارى، چهار دیدگاه متفاوت که در خصوص نظریة معمارى و شکل و ساختار آن مطرح گردیده اند را مورد بررسى قرار مى دهد. نتایج حاصله نشان مى دهد که چگونه تبیین رابطة نظریه هاى اثباتى و هنجارى به درک ساختار نظریه هاى معمارى کمک نموده و هویت مستقل نظریه هاى معمارى را آشکار مى کند.
وحید صدرام؛ حمید ندیمی
دوره 25، شماره 1 ، فروردین 1394، ، صفحه 5-18
چکیده
«کُرکسیون» به معنی اصلاح طرح معماری روی میز قضاوت، توسّط استاد و دانشجو در ملاقاتهای آتلیه است. مرسوم است که برخی اساتید، حرف زدن را کافی دانند، صرفاً از آموزش کلاممحور جهت نقد و کمک به پیشبرد کار دانشجو بهره میبرند و آموزش عملی دستنگاری را نادیده میگیرند. در این پژوهش، «دست» و «زبان» به عنوان دو دستمایهی ...
بیشتر
«کُرکسیون» به معنی اصلاح طرح معماری روی میز قضاوت، توسّط استاد و دانشجو در ملاقاتهای آتلیه است. مرسوم است که برخی اساتید، حرف زدن را کافی دانند، صرفاً از آموزش کلاممحور جهت نقد و کمک به پیشبرد کار دانشجو بهره میبرند و آموزش عملی دستنگاری را نادیده میگیرند. در این پژوهش، «دست» و «زبان» به عنوان دو دستمایهی بنیادی کرکسیون معرّفی می شود. یافتههای پژوهش، «تأمّل موازیِ» معلّم، یعنی تأمّل همزمان در «پیشبُرد طرح» و «پیشبُرد شاگرد» را برای جلسات کرکسیون ضروری میداند. تأمّل اوّل، نیازمند «دستنگاری استاد» بر طرح شاگرد در حضور او، و تأمّل دوم، نیازمند توجّه پنهانی استاد به فرایند «یادگیری تقلیدی شاگرد» از دستنگاری استاد است. این مقاله، به معلّمان طرّاحی پیشنهاد میشود که همراه با حرف زدن، با خطکشیدن بر طرح روی میز، از دانشجو «پشتیبانی» کنند.
صالحه بخارائی
دوره 25، شماره 2 ، تیر 1394، ، صفحه 5-18
چکیده
فضا همواره در معرض قضاوت و ارزیابی کاربران آن است. این مسئله در فضاهای زندگی برجسته تر می گردد. شاهد این امر تلاش انسان در ایجاد و دستیابی به سطوح قابل قبولی از مطلوبیت در فضاست. یکی از وجوه اصلی و متواتر در ارزیابی فضا که مولفه موثری در میزان مطلوبیت فضایی نیز بشمار می آید، اندازه فضا و به تعبیری میزان "فراخ" بودن آن است. این ویژگی که ...
بیشتر
فضا همواره در معرض قضاوت و ارزیابی کاربران آن است. این مسئله در فضاهای زندگی برجسته تر می گردد. شاهد این امر تلاش انسان در ایجاد و دستیابی به سطوح قابل قبولی از مطلوبیت در فضاست. یکی از وجوه اصلی و متواتر در ارزیابی فضا که مولفه موثری در میزان مطلوبیت فضایی نیز بشمار می آید، اندازه فضا و به تعبیری میزان "فراخ" بودن آن است. این ویژگی که در خصوص گنجایش بالقوه فضاست، در سطوح وسیعی از مطالعات تحت عنوان "فضامندی" مورد بررسی و تحقیق شده است. پژوهشگران این حوزه، با انجام مطالعات کمی، درصدد یافتن راهکارهایی به منظور "بزرگتر جلوه دادن فضا از اندازه واقعی آن" هستند. در این پژوهش با مرور ادبیات مربوطه، ضمن تعریف این کیفیت معنامند فضایی، رابطه همبستگی مشخصه های فیزیکی فضا و معنای فضامندی را -که در مطالعات پیشین تبیین شده است - تفسیر و با تکیه بر یافته های این تحقیقات، به عرضه الگوهای مصور معماری برای ارتقای این کیفیت در فضا پرداخته می شود. ردپای بسیاری از این الگوها در آثار معماران بزرگ قابل پیگیری است.
سجاد موذن؛ هادی ندیمی؛ رضا ابویی
دوره 25، شماره 3 ، مهر 1394، ، صفحه 5-18
چکیده
در زنده انگاشتن آثار تاریخی معماری ایرانی، بدون توجه به قدمت معنادارشان، فقط به کلیات پرداخته شده و هیچ نتیجۀ کاربردی ندارد. رجوع انسان امروز به اثر تاریخی ادب حضور میطلبد و امتداد حیات پویای اثر تاریخی نیز مستلزم حضور انسان مؤدب است و این نیاز دوسویه تضمینکنندۀ برقراری ارتباط آنها برای ارتقای سطح کیفی حیات هر دو است. موضوع ...
بیشتر
در زنده انگاشتن آثار تاریخی معماری ایرانی، بدون توجه به قدمت معنادارشان، فقط به کلیات پرداخته شده و هیچ نتیجۀ کاربردی ندارد. رجوع انسان امروز به اثر تاریخی ادب حضور میطلبد و امتداد حیات پویای اثر تاریخی نیز مستلزم حضور انسان مؤدب است و این نیاز دوسویه تضمینکنندۀ برقراری ارتباط آنها برای ارتقای سطح کیفی حیات هر دو است. موضوع این مقاله تعریف ادب حضور برای برقراری ارتباط انسان با آثار تاریخی معماری ایرانی است. متروک ماندن آثار تاریخی معماری و حیرانی انسان دورۀ مدرن در نامکانها، نیاز او را دمی آسودن در مکانی دارای روح جدیتر میکند. با توجه به اهمیت وجوه نامحسوس معماری، روش کلی تحقیق روشی کیفی با استعانت از استعاره خواهد بود. در نتیجۀ این تحقبق به این مطلب میرسیم که، ادب حضور یعنی توجه به نیازهای اثر، چونان موجودی سالخورده، و درک شرایط مناسب حضور در محضرش، همچون محضر یک مربی، و تداوم در حضور به جای بازدیدهای موزهای و عدم مداخلۀ کالبدی بیجا است.
زهره تفضلی
دوره 25، شماره 4 ، دی 1394، ، صفحه 5-26
چکیده
آموزش دانشگاهی نوعی از آموزش است که در دورۀ جدید به حوزۀ معماری وارد شده است، این نوع آموزش فرضها و مقتضیات خود را به طور ضمنی بر معماری حمل میکند. یکی از فرضهای اساسی آموزش دانشگاهی معماری فهم «معماری به منزلۀ یک رشته یا دیسیپلین دانشگاهی» است. ساختگشایی از این فرض اساسی برای فهم موقعیت امروزین معماری بسیار مهم است.مطالعۀ ...
بیشتر
آموزش دانشگاهی نوعی از آموزش است که در دورۀ جدید به حوزۀ معماری وارد شده است، این نوع آموزش فرضها و مقتضیات خود را به طور ضمنی بر معماری حمل میکند. یکی از فرضهای اساسی آموزش دانشگاهی معماری فهم «معماری به منزلۀ یک رشته یا دیسیپلین دانشگاهی» است. ساختگشایی از این فرض اساسی برای فهم موقعیت امروزین معماری بسیار مهم است.مطالعۀ تاریخی مفهوم دیسیپلین نشان میدهد که این مفهوم، ضمن حمل معنای انضباط و قدرت، متضمن مفاهیم متنوعی چون شاخههای دانش، طایفهها، یا قبیلههای دانشوران و متخصصان، و برنامه یا چارچوب نظام آموزشی نیز هست. درواقع دیسیپلین مفهومی است با معانی متعدد تاریخی که لایهلایه بر هم نشستهاند، که با اطلاق مفهوم دیسیپلین به معماری، مجموعۀ این معانی و پیشفرضها و مقتضیات آنها به طور ضمنی به حوزۀ معماری وارد میشود، و معماری را مخاطب پرسشهایی قرار میدهد که موجب انکشاف آن در سویههایی خاص میشود و همزمان برخی وجوه معماری را فرومیبندد.از جملۀ این انکشافهای خاص میتوان به این وضعیتهای آشنا در حوزۀ معماری اشاره کرد: تفکیک و پارهپاره شدن وجوه مختلف معماری، فهم معماری به منزلۀ دانش صرف، طرد وجه حرفهای معماری، جهتگیریهای دائماً متغیر رشتۀ معماری، و تعارضات مداوم در باب مرزهای رشته، و درون و بیرون معماری.بازخوانی معانی تاریخی دیسیپلین این فرضها و پرسشها و تأثیرات آنها در حوزه معماری را آشکار میکند. تا کنون در پیوند معماری و دیسیپلین، معماری متأثر از قدرت و نظام دیسیپلین بوده است. اما در عین حال دیسیپلین امکانهایی نیز برای انکشافهای دیگر دارد، که شاید در پیوند زایندۀ معماری و دیسیپلین آشکار شود و در استعارهای دیگر با خواندن دیسیپلین به منزلۀ معماری.
رضا سرعلی؛ شهرام پوردیهیمی
دوره 26، شماره 1 ، فروردین 1395، ، صفحه 5-24
چکیده
تبیین مفاهیم تخصصی مورد استفاده در حوزۀ طراحی محیط شرط لازم برای ورود آگاهانه و اندیشمندانه به مباحث و ساخت نظریه در خصوص موضوعاتی است که در این حوزه مطالعه میشوند. با پذیرش این گزاره که «نظر مقدمۀ عمل است»، طبیعی است که استفاده از مفاهیمی که بهدرستی تبیین نشده باشند، علاوه بر ایجاد بدفهمی در «عرصۀ نظر»، در ...
بیشتر
تبیین مفاهیم تخصصی مورد استفاده در حوزۀ طراحی محیط شرط لازم برای ورود آگاهانه و اندیشمندانه به مباحث و ساخت نظریه در خصوص موضوعاتی است که در این حوزه مطالعه میشوند. با پذیرش این گزاره که «نظر مقدمۀ عمل است»، طبیعی است که استفاده از مفاهیمی که بهدرستی تبیین نشده باشند، علاوه بر ایجاد بدفهمی در «عرصۀ نظر»، در «عرصۀ عمل» نیز آثار خود را نشان دهد. از این رو تبیین صحیح مفاهیم تخصصی فراتر از جدال بر سر الفاظ است و برای تعمیق فهمِ دستاندرکاران این حوزه و درنهایت اصلاح محیط ضرورت دارد. یکی از اصطلاحات پرکاربرد در حوزۀ طراحی محیط اصطلاح «همسایگی» است. در این مقاله تلاش شده است، با تبیین دو معنی اصلی مرادشده از اصطلاح فارسی «همسایگی» در میان اهل حرفه، یعنی مفاهیم «واحد همسایگی» و «همسایه بودن»، شناسایی وجوه تشابه و تفاوت این دو مفهوم از یکدیگر، زمینهای برای تدوین چارچوبی مفهومی برای مطالعۀ تعاملات همسایگان فراهم شود. یافتههای این مقاله نشان میدهد که هرچند هر دو مفهوم ابعاد مختلف «کالبدی»، «اجتماعی» و «تجربیـ ادراکی» دارند، با وجود این، در تعاریف مربوط به «واحد همسایگی» تأکید بر بعد کالبدی در چند مقیاس محدود و مشخص است، اما مفهوم «همسایه بودن» کیفیتی است که به مناسبات اجتماعی ساکنان همجوار در سطوح و مقیاسهای مختلف وابسته است.
عاطفه کرباسی؛ وحید صدرام
دوره 26، شماره 2 ، تیر 1395، ، صفحه 5-20
چکیده
امروزه با افزایش سرعت در اغلب جوانب زندگی بشری این گمان میرود که آموزش طراحی معماری نیز میتواند کاملاً سرعتپذیر شود. در عمل نیز مشاهده میشود دانشکدههای زیادی روی به آموزش فشرده آوردهاند یا از مدرسان معماری خواسته میشود که طراحی معماری را به صورت فشرده به دانشجویان بیاموزند. پرسش اصلی در مقالة حاضر آن است که با توجه به ویژگیهایی ...
بیشتر
امروزه با افزایش سرعت در اغلب جوانب زندگی بشری این گمان میرود که آموزش طراحی معماری نیز میتواند کاملاً سرعتپذیر شود. در عمل نیز مشاهده میشود دانشکدههای زیادی روی به آموزش فشرده آوردهاند یا از مدرسان معماری خواسته میشود که طراحی معماری را به صورت فشرده به دانشجویان بیاموزند. پرسش اصلی در مقالة حاضر آن است که با توجه به ویژگیهایی که میتوان برای طراحی معماری برشمرد، آموزش طراحی معماری بیشتر از جنس تعلیم است یا تعلیم و تربیت؟ آیا میتوان برای مدرس کارگاه طراحی معماری از این باب رسالتی ویژه و زمانمند قائل شد که ملاحظة آن در بسیاری دیگر از رشتههای دانشگاهی موضوعیت ندارد؟ در این مقاله، با تکیه بر مطالعات کتابخانهای و با روش استدلال منطقی، ضمن مروری اجمالی بر تفاوتهای تعلیم صرف با تعلیم و تربیت، ویژگیهایی برای طراحی معماری احصا میشود. در جریان این جستجو روشن میشود که آموزش حقیقی در معماری بیشتر از جنس تعلیم و تربیت است تا تعلیم یا آموزش صرف. چنین است که مدرس طراحی معماری نیازمند صرف زمان و وقت کافی در کارگاه است و کار او، با وجود سرعت دنیای مدرن، کاملاً سرعتپذیر و قابل فشردهسازی نیست. انتظار سرعتدهی به این آموزش و وانهادن دانشجویان به آموزشهای فشرده، تعلیم و تربیت معماران جوان را مخدوش میکند.
فرهاد شریعت راد؛ حمید ندیمی
دوره 26، شماره 3 ، مهر 1395، ، صفحه 5-24
چکیده
در پژوهشهای طراحی در سالهای اخیر به سازوکار شناختی طراحان و راههای دانستن و اندیشیدن آنها توجه شده و در عین حال مطالعات خبرگی طراحی برای بررسی رفتار و اندیشیدن طراحان خبره رونق گرفته است. این مطالعات ضمن آنکه ابعاد واقعیتری از ماهیت طراحی و مسئلههایی که طراحان با آن سروکار دارند را به دست داده، تبعات مثبتی در حوزۀ آموزش ...
بیشتر
در پژوهشهای طراحی در سالهای اخیر به سازوکار شناختی طراحان و راههای دانستن و اندیشیدن آنها توجه شده و در عین حال مطالعات خبرگی طراحی برای بررسی رفتار و اندیشیدن طراحان خبره رونق گرفته است. این مطالعات ضمن آنکه ابعاد واقعیتری از ماهیت طراحی و مسئلههایی که طراحان با آن سروکار دارند را به دست داده، تبعات مثبتی در حوزۀ آموزش طراحی داشته و مدلهای آموزشی به کار گرفتهشده در کارگاههای طراحی را واقعگرایانهتر و مؤثرتر ساخته است. یکی از راهبردهایی که طراحان، در زمرۀ فعالیتهای تعریف مسئله، در مواجهه با مسئلههای باز و بدساختار طراحی به کار میگیرند و با اتکا به آن میتوانند پیچیدگیهای مسئله را اداره کنند، «قاببندی مسئله» است. در مقالۀ حاضر که بخش اعظم آن مبتنی بر یافتههای پژوهش دکتری نویسندۀ مسئول است، زمینههایی که اهمیت مفهوم قاببندی مسئلۀ طراحی را توجیه میکنند، و نیز نقش و جایگاه این مرحلۀ حساس و تعیینکننده در فرایند طراحی تبیین میشود. طراحان در قاببندی مسئله، جنبههای مهم مسئله را برگزیده و با ایجاد ارتباط میان آنها مسئلهای تازه تعریف میکنند و به آن پاسخ میدهند. سپس با تأمل بر پاسخ خود و بررسی بازخوردهای آن، در صورت نیاز مسئله را دوباره قاببندی میکنند. در این میان، «قاب اولیه»ی مسئله، به مثابۀ نخستین بازنمایی ذهنی طراح از مسئله، تشخیص مهمترین جنبههای مسئله در نخستین رویارویی وی با مسئله است و در مقاله حاضر به مثابۀ عنصری بسیار تأثیرگذار بر ادامۀ مسیر فرایند طراحی و برایند آن معرفی میشود.
محمدعلی اشرف گنجوئی؛ محمودرضا ثقفی؛ محمد ایرانمنش
دوره 26، شماره 4 ، دی 1395، ، صفحه 5-18
چکیده
فرایند طراحی مداخلۀ مداوم در تصاویر با هدف دستیابی به ایده های خلاق است. این موضوع باعث شده تا در آموزش معماری تصاویر به مثابۀ محرک بصری برای ارتقای خلاقیت دانشجویان استفاده شوند. این اتفاق نظر هست که دانشجویان نباید مستقیماً از محرک بصری برای ایدۀ طراحی استفاده کنند، در این صورت دو ویژگی میتواند مؤثر باشد، ابهام محرک و تشابه ...
بیشتر
فرایند طراحی مداخلۀ مداوم در تصاویر با هدف دستیابی به ایده های خلاق است. این موضوع باعث شده تا در آموزش معماری تصاویر به مثابۀ محرک بصری برای ارتقای خلاقیت دانشجویان استفاده شوند. این اتفاق نظر هست که دانشجویان نباید مستقیماً از محرک بصری برای ایدۀ طراحی استفاده کنند، در این صورت دو ویژگی میتواند مؤثر باشد، ابهام محرک و تشابه ساختاری آن با مسئلۀ طراحی. چرا که این دو ویژگی باعث میشود تا نتوان برداشت سطحی از محرک بصری داشت. در این مقاله اثر این دو ویژگی در خلاقیت دانشجویان بررسی میشود. مقایسۀ این دو موضوع مشخص خواهد کرد کدامیک از آنها در افزایش خلاقیت مؤثرتر است. بر این مبنا در این پژوهش محرک مبهم و واضح را دانشجویان تجربه میکنند. آنها همچنین تصاویری با تشابه ساختاری و نیز سطحی را تجربه میکنند. برای بررسی تأثیر هر نوع از محرک بصری بر خلاقیت دانشجویان از روش تحلیل واریانس استفاده میشود. خلاقیت طراحی آنان بر مبنای دو عامل «ابتکار» و «تحقق پذیری» سنجش میشود. نتایج حاکی از آن است که تشابه ساختاری تأثیر چندانی در عامل ابتکار ندارد؛ اما ابهام تصویر در خلاقیت از طریق افزایش عامل ابتکار اثر میگذارد. هیچکدام از انواع محرک بصری در عامل تحقق پذیری مؤثر نیستند.
محمدرضا بمانیان؛ مجتبی انصاری؛ عبدالحمید نقره کار؛ بهزاد وثیق
دوره 21، شماره 2 ، تیر 1390، ، صفحه 5-14
چکیده
در این مقاله، ابتدا با مطالعۀ پیشینۀ متافیزیکی عناصر باغ اسلامی مانند درخت و آب، به این عناصر پرداخته و پس ازآن با مطالعه بر روی عناصر مذکور، از دیدگاه حکمت اسلامی در قرآن و نمونه های باغ اسلامی، سعی شده تا با نزدیک شدن به حکمت مفاهیم بهشت و با جستجو در متن قرآن و توجه ویژه به سورۀ الرحمن، تفاسیر مربوط به این سوره مطالعه شود. بر اساس ...
بیشتر
در این مقاله، ابتدا با مطالعۀ پیشینۀ متافیزیکی عناصر باغ اسلامی مانند درخت و آب، به این عناصر پرداخته و پس ازآن با مطالعه بر روی عناصر مذکور، از دیدگاه حکمت اسلامی در قرآن و نمونه های باغ اسلامی، سعی شده تا با نزدیک شدن به حکمت مفاهیم بهشت و با جستجو در متن قرآن و توجه ویژه به سورۀ الرحمن، تفاسیر مربوط به این سوره مطالعه شود. بر اساس مطالعات انجام شده در این مقاله، میتوان دریافت که باید حکمت عناصر باغ، مانند نور و سایه، درخت و گیاهان، آب، غرفه و قصور، و مانند آن را در نظم بندی محکمی دانست، که براساس هندسۀ قدسی، و علم الهی، انسان را به سعادت رهنمون کند.
شهرام پوردیهیمى؛ بهادر زمانى؛ صمد نگین تاجى
دوره 21، شماره 3 ، مهر 1390، ، صفحه 5-16
چکیده
مسکن و محیط هاى مسکونى به عنوان انسانى ترین موضوع معمارى، تأمین کنندة نیازهاى متنوع انسان و زمینه ساز آرامش، سلامت، پرورش و خودشکوفایى انسان هاست؛ ولى از نظر صاحب نظران محیط هاى مسکونى از اواسط قرن نوزدهم به بعد در پاسخگویى به این نیازها توفیق چندانى نداشته اند. اگرچه از آن زمان اصلاح گرانى سعى کرده اند تا براى حل این نارسایى چاره ...
بیشتر
مسکن و محیط هاى مسکونى به عنوان انسانى ترین موضوع معمارى، تأمین کنندة نیازهاى متنوع انسان و زمینه ساز آرامش، سلامت، پرورش و خودشکوفایى انسان هاست؛ ولى از نظر صاحب نظران محیط هاى مسکونى از اواسط قرن نوزدهم به بعد در پاسخگویى به این نیازها توفیق چندانى نداشته اند. اگرچه از آن زمان اصلاح گرانى سعى کرده اند تا براى حل این نارسایى چاره اى بیندیشند با این وجود الگوهاى طراحى ارائه شده توسط آن ها نتوانسته است فرایندهاى مؤثر بر معانى متعدد از خانه را با نگرشى کامل و جامع تبیین کند. بنابراین تحقیق پیرامون ابعاد گستردة مفهوم خانه براى ارائة الگوهاى طراحى، ضرورى به نظر مى رسد. مقالة حاضر در نظر دارد تا با بازاندیشى رویکردهاى طراحى به مسکن و با بررسى محدودیت ها و توانمندى هاى آن ها به فرایندى پویا، که پاسخگوى نیازهاى انسانى و روش هاى متنوع زندگى باشد، دست یابد.براساس چنین هدفى این تحقیق از نوع بنیادى و بر ماهیت و روش تحقیق کیفى استوار است. تحقیق با چنین روشى به بازشناسى لایه هاى متعدد مفهوم خانه که بیانگر تنوع نیازهاى انسانى در لایه هاى اجتماعى- فرهنگى، زبان شناسانه، تاریخى، پدیدارشناختى، و روان شناختى است؛ مى پردازد و با دیدگاهى کل نگر تصاویر موجود از خانه را بررسى و در الگویى جامع جمع و ارائه کرده است. طراح با داشتن چنین دید جامعى از مفهوم خانه مى تواند فرایندهاى مؤثر بر مفهوم « خود- مکان » را که شامل تأثیرپذیرى از گذشته، حال و آینده مى شود ساکنان خانه را بازشناسد. چنین شناختى امکان تشخیص عوامل مؤثر و مرتبط با طراحى خانه براى یک فرد براساس نیازهاى همة دوره هاى زندگى آن شخص را فراهم مى کند.
بهرام سیاوش پور
دوره 21، شماره 4 ، دی 1390، ، صفحه 5-20
چکیده
معماری در مقیاس کلیتی که اجزای آن مالکان و معماران مختلفی دارند زمانی دارای نظم عمومی خواهد بود که هنجارهای شکل دهنده به اجزای مستقل ان مشترک باشند. هنجارهای قانونی (قوانین، مقررات، و طرحهای بالادست)، هنجارهای اجتماعی، هنجارهای اخلاقی و هنجارهای رویه ای (تکنولوژی اجرا) اجزاء هنجارهای قانونی به معماران مشترک اند. اگر احکام صادر شده ...
بیشتر
معماری در مقیاس کلیتی که اجزای آن مالکان و معماران مختلفی دارند زمانی دارای نظم عمومی خواهد بود که هنجارهای شکل دهنده به اجزای مستقل ان مشترک باشند. هنجارهای قانونی (قوانین، مقررات، و طرحهای بالادست)، هنجارهای اجتماعی، هنجارهای اخلاقی و هنجارهای رویه ای (تکنولوژی اجرا) اجزاء هنجارهای قانونی به معماران مشترک اند. اگر احکام صادر شده از طرف هنجارهای قانونی، به معماران انعطاف پذیر شوند، سایر هنجارهای مشترک در کنار هنجارهای قانونی نظم اجتماعی را خواهند ساخت برای خروج قوانین از حالت جمود، اشکال انتزاعی از احکام میتوانند در برخی سطوح با احکام عملی جا به جا شوند تا ضمن حراست از جهت گیری های اصلی، آزادی معماران حفظ شود.این مقاله در راستای بسط مفهوم ازادی معماران در قبال قوانین بالا دست نوشته شده و کنکاشی است جهت انتظام دادن به سطوح انتزاع قوانین. بدین منظور ابتدا دسته بندی های زیر صورت بسته است: دسته بندی قوانین با توجه به سطوح انتزاع مفاهیم درون قوانین؛ دسته بندی قوانین با توجه به منشا قوانین؛ممکن است یک قانون معماری مستقیما متکی بر مواضع عقیدتی یا پژوهش های اثباتی باشد، یا اینکه به استناد طرح های بالادست و برنامه های شهری تدوین شود که خود بر تئوری های عقیدتی یا اثباتی تکیه دارند. دسته بندی قوانین با توجه به مراجع تصویب آنا و فاصله زمانی، مکانی و اداری موجود میان مرجع تصویب و معماران.در دسته بندی شماره 2، قابلیت هر دسته به لحاظ برخورداری از سطوح انتزاع، تحقیق خواهد شد و در دسته بندی شماره 3 چگونگی کاهش فاصله میان مراجع تصویب و معماران بررسی می شود.
حمیدرضا خویی؛ محمدرضا گراوندپور
دوره 20، 3-4 ، دی 1389، ، صفحه 5-22
چکیده
باغ تخت، باغی با قریب هزار سال سابقه، در اواسط عهد قاجاریان، بسیار باشکوه بود. این باغ شاهی چون اریکه ای بر بالای شهر نشسته بود. سه عرصه "باغ استخر"، "باغ مطبق" و "باغ خلوت" در حکم مقدمه و میانه و موخره آن بودند. از یک نظر، "باغ خلوت" معتبرترین عرصه بود، اما از نظر دیگر سه عرصه باغ رقیب هم بودند. باغ تخت چون باغ های پی در پی ایرانی، مضمون "عالم ...
بیشتر
باغ تخت، باغی با قریب هزار سال سابقه، در اواسط عهد قاجاریان، بسیار باشکوه بود. این باغ شاهی چون اریکه ای بر بالای شهر نشسته بود. سه عرصه "باغ استخر"، "باغ مطبق" و "باغ خلوت" در حکم مقدمه و میانه و موخره آن بودند. از یک نظر، "باغ خلوت" معتبرترین عرصه بود، اما از نظر دیگر سه عرصه باغ رقیب هم بودند. باغ تخت چون باغ های پی در پی ایرانی، مضمون "عالم اندر عالم" را ظاهر می کرد، لیکن سه عرصه اش منسجم بود. "شاه نشین"، که میان "باغ خلوت" و "باغ مطبق" نشسته بود، ناظر به همه جا بود و در ترکیب با "باغ مطبق" ساختمانی بزرگ و پله پله می نمود که همه بستر را تملک می کرد. ایوان دورویه ی آن گویی "عالم صغیر" همه باغ بود. "باغ مطبق" با هفت سکو هفت خانی با معانی بسیار برپا کرد. "باغ مطبق" فرد را به بالا و پایین و یمین و یسار می کشاند تا تنوع بی مانندی از چشم اندازها را ببیند. "کلاه فرهنگی" ها جلوه دیگری از تنوع مناظر و نیم رخ باغ را عرضه می کردند. پرداخت باغ مطبق، با لطایف گوناگون و مخالف خوانی های شیرین، طرحی در پیوند با اندیشه کلی آن بود. "باغ منطبق" به همراه دو عرصه دیگر باغ پر از درس طراحی معماری و طراحی فضای باز بود.
وحید صدرام
دوره 27، شماره 1 ، فروردین 1396، ، صفحه 5-16
چکیده
در باور عمومی، «تقلید کردن» معمولاً نقطة مقابل «خلاقیت» تلقی میشود. در حوزة طراحی معماری نیز، که اساس آن را خلاقیت شکل میدهد، دیدگاه اجتناب از تقلید، کموبیش به چشم میخورد. برخی معلمان با بیانیههایی مانند «از خودتان خلاقیت داشته باشید و از دیگران تقلید نکنید»، به دانشجویان چنین القا میکنند که تقلید کردن مُنافی ...
بیشتر
در باور عمومی، «تقلید کردن» معمولاً نقطة مقابل «خلاقیت» تلقی میشود. در حوزة طراحی معماری نیز، که اساس آن را خلاقیت شکل میدهد، دیدگاه اجتناب از تقلید، کموبیش به چشم میخورد. برخی معلمان با بیانیههایی مانند «از خودتان خلاقیت داشته باشید و از دیگران تقلید نکنید»، به دانشجویان چنین القا میکنند که تقلید کردن مُنافی خلاقیت است. در این پژوهش، به روش «مفهومسازی» با استدلال منطقی بر تأملات نظری و از منظر روانشناسی یادگیری تقلیدی، ردپای تقلید از نیمکرة چپ مغز نوآموز طراح، به خلاقیت در نیمکرة راست او دنبال میشود و این فرضیه تنویر میگردد که «تقلید درست» راهاندازِ «خلاقیت» است. در مقاله مفهوم «تقلید ضمنی» مطرح و توجه به آن برای انتقال «دانش ضمنیِ» مهارتهای طراحانة معلم به شاگرد معماری ضروری دانسته میشود. در این تحقیق، پرسشهایی در انتهای بحث میآید که مسیر پژوهشهای آینده را با منظور «تقلید درست برای یادگیری طراحی معماری» روشن میکند.
صالحه بخارائی
دوره 27، شماره 2 ، تیر 1396، ، صفحه 5-20
چکیده
محیط خاستگاه نیروهای مطلوب و نامطلوبی است که از منظر ناظر جذب و یا دفع میگردند. انسان تلاش دارد از طرق گوناگون بین نیروهای جاذب و دافع محیطی سطح خوشایندی از تعادل ایجاد کند. امروزه حضور در بین ساختمانهای بلندمرتبه با قوارههای غیر متعارف و بستر نامتناسب و تلاش برای دفع نیروهای ناموزون از جمله تجارب شایع است. دغدغة محقق در این ...
بیشتر
محیط خاستگاه نیروهای مطلوب و نامطلوبی است که از منظر ناظر جذب و یا دفع میگردند. انسان تلاش دارد از طرق گوناگون بین نیروهای جاذب و دافع محیطی سطح خوشایندی از تعادل ایجاد کند. امروزه حضور در بین ساختمانهای بلندمرتبه با قوارههای غیر متعارف و بستر نامتناسب و تلاش برای دفع نیروهای ناموزون از جمله تجارب شایع است. دغدغة محقق در این پژوهش نیز تبیین وجوه و تشخیص کرانههای نیروهایی است که بار روانی محیط را نامطلوب و تعدیگونه میکنند. در این نوشتار ضمن بررسی ادبیات مرتبط با محیطهای تحکمآمیز، شناخت مؤلفههای ساختاری آن، و تبیین وجوه ظاهری بنا، طی پژوهشی توصیفیـ تحلیلی، بر سهم مؤثر هیکل بنا، به مثابة عامل اصلی تشدیدکنندة تعدی محیط و وسعت بستر، که مؤلفة غالب تضعیفکنندة این نیرو است، صحه گذارده میشود. دستاورد این پژوهش میتواند به تعیین تراکم ساختمانی مناسب و طراحی توده و فضا بیانجامد.
زهراسادات زمردیان؛ شهرام پوردیهیمی
دوره 27، شماره 3 ، مهر 1396، ، صفحه 5-24
چکیده
تأمین شرایط محیطی مناسب برای فضاهای آموزشی، به دلیل تأثیر منفی عدم آسایش حرارتی و بصری بر یادگیری و عملکرد دانشآموزان، اهمیت زیادی دارد. شرایط نامناسب ناشی از گرم شدن بیش از حد فضا و یا خیرگی ناشی از تابش مستقیم خورشید میتواند با طراحی پنجرههای مناسب کاهش یابد. از آنجایی که کاربران مجبور به نشستن در مکانهای مشخص در کلاسهای ...
بیشتر
تأمین شرایط محیطی مناسب برای فضاهای آموزشی، به دلیل تأثیر منفی عدم آسایش حرارتی و بصری بر یادگیری و عملکرد دانشآموزان، اهمیت زیادی دارد. شرایط نامناسب ناشی از گرم شدن بیش از حد فضا و یا خیرگی ناشی از تابش مستقیم خورشید میتواند با طراحی پنجرههای مناسب کاهش یابد. از آنجایی که کاربران مجبور به نشستن در مکانهای مشخص در کلاسهای درس هستند، تحلیلهای فضایی علاوه بر تحلیلهای زمانی آسایش ضروری است. در این پژوهش، با بهرهگیری از شاخصهای فضاـ زمانی آسایش حرارتی و بصری پیشنهادی، اثر طراحی پنجره بر آسایش، با استفاده از شبیهسازی دینامیک در یک مدول کلاس درس در جهتگیریهای مختلف در شرایط اقلیمی تهران، ارزیابی میشود. درصد پنجره، ضریب انتقال حرارت، ضریب عبور نور، ضریب دریافت تابش، و سایبان از جمله پارامترهای مورد ارزیابی در طراحی پنجره هستند. علاوه بر شاخصهای آسایش حرارتی و بصری، میزان نیاز به انرژی برای تأمین سرمایش و گرمایش در حالتهای مختلف بررسی شده است. بر اساس نتایج، پنجرة مناسب برای کلاس درس در جبهههای مختلف پیشنهاد میشود. با توجه به نتایجْ پنجرههای با عملکرد بالا، که ضریب انتقال حرارت پایین و شیشههایی با LSG بالا (ضریب دریافت تابش پایین و میزان عبور نور بالا) دارند، در همة جهاتْ آسایش حراتی فضاـ زمانی را با 35% پنجره تأمین میکنند. هرچند تأمین آسایش بصری در همة جهات، بهجز شمالی، بدون بهرهگیری از سایبانهای مناسب، قابل دستیابی نیست. همچنین از شیشههای با LSG بالا زمانی به جای سایبانهای خارجی میتوان استفاده کرد که بهرهگیری از آنها به دلایل زییایی، سازهای، و یا دید امکان ندارد.
عبدالرحمان دیناروند؛ حمید ندیمی؛ علی علایی علایی
دوره 27، شماره 4 ، دی 1396، ، صفحه 5-18
چکیده
مقالة حاضر به منظور بهبود بخشیدن به آموزش طراحی معماری در سطوح پایه تحقیق و نگاشته شده است که اهمیت ویژهای برای مدارس معماری دارد. تمرکز این نوشته بر آموزش مشارکتی است که به اعتقاد نگارندگان میتواند بسیاری از اهداف مورد نظر برنامهریزان آموزشی در دروس پایة طراحی معماری را محقق کند. یادگیری مشارکتی یکی از روشهای یادگیرندهمحور ...
بیشتر
مقالة حاضر به منظور بهبود بخشیدن به آموزش طراحی معماری در سطوح پایه تحقیق و نگاشته شده است که اهمیت ویژهای برای مدارس معماری دارد. تمرکز این نوشته بر آموزش مشارکتی است که به اعتقاد نگارندگان میتواند بسیاری از اهداف مورد نظر برنامهریزان آموزشی در دروس پایة طراحی معماری را محقق کند. یادگیری مشارکتی یکی از روشهای یادگیرندهمحور و مبتنی بر نظریههای نوین سازندهگرایی است. در پژوهش حاضر محور اصلی پاسخگویی به این پرسش است که: «کدامیک از رویکردهای یادگیری مشارکتی برای بهکارگیری در آموزش مقدمات طراحی معماری مناسبتر است؟». برای رسیدن به پاسخ، ابتدا اصول حاکم بر روش یادگیرندهمحور بررسی شد و سپس ادبیات و پیشینة پژوهش در حوزة یادگیری مشارکتی و کاربرد آن در آموزش معماری مرور شد. با توجه به پرسش این پژوهش، لازم بود که اهداف دروس مقدمات طراحی معماری شناخته شود. برای این منظور، به دو منبع مراجعه شد: 1) سرفصل دروس پایة طراحی معماری در دانشگاههای ایران و سایر کشورها که حاوی اهداف برنامهریزان آموزشی است، 2) تجربیات عملی و دستاوردهای پژوهشی معلمان دروس مقدمات طراحی معماری. این پژوهش از نوع توصیفی و روش کار تحلیل محتوا بوده است. نتیجة بررسی انجامشده در دو منبع فوق گویای این واقعیت است که «پرورش خلاقیت، افزایش اعتماد به نفس، کشف توانمندیهای دانشجو، و نیز برقراری تعاملی سازنده بین معلم و شاگردان»، از اهداف و وظایف مهم دروس مقدمات طراحی معماری در مدارس معماری است. نظر به اینکه در سیاستگذاری آموزشی دروس پایه، پرورش بر آموزش تقدم مرتبه دارد، دستیابی به اهداف دروس مقدمات طراحی معماری مستلزم اتخاذ رویکرد و روشهای اثربخش و متناسب با این سیاستگذاری است. پژوهش حاضر معطوف به این نتیجه است که از میان رویکردهای مختلف یادگیری مشارکتی، رویکرد همیارانه که گرایش پرورشی قویتری دارد، برای بهکارگیری در آموزش مقدمات طراحی معماری اثربخشتر و مناسبتر خواهد بود.