در زنده انگاشتن آثار تاریخی معماری ایرانی، بدون توجه به قدمت معنادارشان، فقط به کلیات پرداخته شده و هیچ نتیجۀ کاربردی ندارد. رجوع انسان امروز به اثر تاریخی ادب حضور میطلبد و امتداد حیات پویای اثر تاریخی نیز مستلزم حضور انسان مؤدب است و این نیاز دوسویه تضمینکنندۀ برقراری ارتباط آنها برای ارتقای سطح کیفی حیات هر دو است. موضوع این مقاله تعریف ادب حضور برای برقراری ارتباط انسان با آثار تاریخی معماری ایرانی است. متروک ماندن آثار تاریخی معماری و حیرانی انسان دورۀ مدرن در نامکانها، نیاز او را دمی آسودن در مکانی دارای روح جدیتر میکند. با توجه به اهمیت وجوه نامحسوس معماری، روش کلی تحقیق روشی کیفی با استعانت از استعاره خواهد بود. در نتیجۀ این تحقبق به این مطلب میرسیم که، ادب حضور یعنی توجه به نیازهای اثر، چونان موجودی سالخورده، و درک شرایط مناسب حضور در محضرش، همچون محضر یک مربی، و تداوم در حضور به جای بازدیدهای موزهای و عدم مداخلۀ کالبدی بیجا است.