ما در زندگى روزمره فضاهاى شهرى مختلفى را که حیات واقعى در آنها جریان دارد و صحنة واقعى حادثه است، تجربه مى کنیم. به این معنى که مکان ها با زندگى و تجربة شهروندان ارتباط مى یابند. درنتیجه تحلیل فضاهاى شهرى با توجه به اینکه بستر حیات مدنى شهر است، به رابطة بین مردم، فعالیت هاى آنان، و فضاهایى که خلق مى کنندیا در آن سکونت مى کنند، معطوف ...
بیشتر
ما در زندگى روزمره فضاهاى شهرى مختلفى را که حیات واقعى در آنها جریان دارد و صحنة واقعى حادثه است، تجربه مى کنیم. به این معنى که مکان ها با زندگى و تجربة شهروندان ارتباط مى یابند. درنتیجه تحلیل فضاهاى شهرى با توجه به اینکه بستر حیات مدنى شهر است، به رابطة بین مردم، فعالیت هاى آنان، و فضاهایى که خلق مى کنندیا در آن سکونت مى کنند، معطوف مى شود. فضاهایى که خاطرات جمعى و فردى را در خود انباشته اند و هریک معناى خاصى به آن فضا مى بخشند. حال این پرسش مطرح مى شود که: بازشناسى معناى فضاهاى شهرى به چه روشى امکان پذیر است؟ در واقع هدف این مطالعه، ارائة روشى است که امکان بازشناسى معناى فضاى شهرى را با بهره گیرى از سیر تحول علم هرمنوتیک، در کنار کمک گرفتن از مى کند تا با پیش گرفتن رویکردى کیفى به شناخت ابعادى از معناىواقعى میدان ساعت تبریز دست یابد. تدوین شده است. ابتدا چهارچوب مفهومى و دیدگاه هاى چهار اندیشمند متقدم هرمنوتیک مورد بررسى قرار گرفته است. سپس چهارچوب تحلیلى پژوهش به صورت محورهاى پرسش ارائه شده و در نهایت در قسمت نمونة مطالعه شده به بازشناسى معناى میدان ساعت تبریز پرداخته شده است.یافته هاى این مطالعه نشان مى دهد که مى توان فرآیند جستجوى معناى نهفته در فضاهاى شهرى را با بهره گیرى توامان از علم هرمنوتیک و تئورى زمینه اى صورت داد. بر همین اساس با استفاده از مفاهیم ارائه شده در سیر تکاملى علم هرمنوتیک، مراحل کار به منظور انجام مصاحبه با شهروندان به روش کیفى تدوین و پیشنهاد شده است.